در این نوشتار برآنیم تا با گشت و گذاری در باغستان همیشه سرسبز آیات و گلستان همیشه شكوفای روایات به شناسایی و معرفی عواملِ گشایش و كاستی روزی بپردازیم؛ چرا كه تنها راه مطمئن برای فهم حقایق جهان هستی، روی آوری به وحی و پناه بردن به امینان وحی میباشد:
روحیه شكر و سپاس، از بارزترین ویژگیهای انسان است. آدمی فطرتاً در برابر احسان كننده و نعمت دهنده خویش، احساس خضوع و فروتنی میكند؛ مگر آن كه با غفلت و عصیان، آینه صاف فطرت خویش را دچار زنگاری غلیظ كرده باشد.
شاكر بودن، خصلتی است الهی كه هر انسان با ایمان باید برای رهایی از عذاب دنیوی و اخروی و رسیدن به سعادت و اوج كمال انسانی خود را بدین خوی خدایی آراسته گرداند: «مَا یفعَلُ اللّهُ بِعَذابِكُمْ اِنْ شَكَرتُمْ وءَامَنْتُمْ وَكانَ اللّهُ شاكِراً عَلیماً؛ اگر شكرگزاری كنید و ایمان آورید؟ خدا میخواهد با عذاب شما چه كند؟ خدا شكرگزارِ آگاه است. (اعمال و نیات شما را میداند و در مقابل اعمال نیك شما، پاداشی نیك عطایتان می كند.) (سوره نساء، آیه ۱۴۷)
بینیازی آفریدگار از شكرآفریدگان
آنان كه از معرفت و حكمت بهرهای دارند، نیك میدانند كه شكرِ نعمتهای خداوند، وظیفهای انسانی است كه مایه رشد و تعالی روح و آثار بی شماری برای خودِ ایشان خواهد بود. این انسان است كه به شكرگزاری و آثارِ ارزشمند آن، نیازمند است و گرنه خداوند، ذاتی است نامحدود و بی نیاز:
«ولَقدْ ءَاتَیْنَا لُقْمانَ الحِكْمَةَ اَنِ أُشْكُرلِلّهِ وَمَنْ یشْكُرُ فانّما لِنَفْسِهِ ومَنْ كَفَرَ فاِنَّ اللّهَ غَنی حمید؛ ما به لقمان حكمت دادیم؛ (و به او گفتیم:) شكر خدا را به جای آور. هر كس شكرگزاری كند، (هیچ سودی به خداوند نمیرساند؛ بلكه) تنها به سود خویش شكر كرده است و آن كس كه كفران كند، (به زیان خود اوست و هیچ زیانی به خدا نمیرساند؛ چرا كه) خداوند، بینیاز و ستوده صفات است». (سوره لقمان، آیه ۱۲)
رهاورد شُكر
شكرگزاری از نعمتهای الهی، آثار و نتایج ارزشمندی را برای انسان در همین دنیا به ارمغان میآورد كه آشكارترینِ آن «فراوانی روزی» ، «فزونی خیر و بركت»، «دوام و ماندگاری نعمت» و «در امان مانی نعمت از بلا و نقمت» میباشد؛ آثار گرانبهایی كه از رهگذر آیات و روایات بخوبی قابل اثبات و دستیابی است:
«واِذ تَأَذَّنَ رَبّكُمْ لَئِنْ شَكَرتُمْ لَأَزیدنَّكُمْ ولَئن كَفَرتُمْ انَّ عذابی لَشَدید؛ پروردگارتان اعلام داشت كه: اگر شكرگزاری كنید (نعمت خود را) بر شما خواهم افزود؛ و اگر كفران و ناسپاسی كنید، مجازاتم شدید است». (سوره ابراهیم، آیه ۷) امام صادق(ع) در تفسیر آیه فوق میفرمایند: زیادتی نعمت، برای كسی است كه حمد و شكر خداوند را بر نعمتهایش به جا آورد و بداند كه نعمتها تنها از آن خدا و از سوی اوست؛ نه از غیر او.۱
و در جایی دیگر میفرمایند: در تورات آمده است كه: هر كه تو را نعمتی داد شكرش گزار و بر هر كه شكرت گزارد، نعمت بخش؛ چرا كه با شكرگزاری نعمتها نابود نگردد و با ناشكری پایدار نماند؛ شكرگزاری مایه فزونی نعمت و ایمنی از دگرگونی و نقمت است.۲
بنابراین هر كه توفیق شكرگزاری دایم بیابد، از خیر و بركت و فزونی مداوم نعمت بهرهور خواهد بود و هر كه از ناسپاسان باشد و شكرگزاری ننماید، نعمتهای موجود را نیز از دست خواهد داد. به قول مولوی:
شكرِ نعمت، نعمتت افزون كند كفر نعمت، از كفت بیرون كند.
توصیه امام باقر(ع) به ما این است كه: با پناه بردن به شكرگزاری خداوند، كمی و كاستی روزی را با استمداد از فضلِ خداوند به فزونی و زیادت تبدیل نمایید.۳
شیوه شكرگزاری
نعمتهای خداوند بر بندگان، بیاندازه است و هیچ آفریدهای را به نهایت و شمارش آن راهی نیست:
«واِنْ تُعَدّوا نِعْمَةَ اللّه لا تُحْصُوها؛ وآنچه را نتوان شمرد، شكرش چون توان كرد؟!»
به قول ابوسعید ابوالخیر:
من بـی تو دمی قرار نتوانم كرد احسان تو را شـمار نتـوانم كرد
گربرتن من زبان شود هر مویی یك شكر تو از هزار نتوانم كرد
حال كه از شكر و حتّی شمارش نعمتهای الهی عاجزیم، چه باید كرد؟
۱. اعتراف به عجز و ناتوانی از شكرگزاری نعمتهای الهی.
باید در حدّ توان و همراهِ اعتراف به عجز، در شكرگزاری از خداوند بكوشیم و توفیق آن را نیز از خود او بطلبیم و بدانیم كه هر شكر ما، خود توفیقی از جانب اوست كه نیازمند شكر و سپاسی دیگر است. آری، سزاوار آنست كه انسان در مقام شكرگزاری خداوند، همواره به ناتوانی خویش، معترف باشد؛ همچون موسی(ع) كه از جانب خداوند خطاب به او وحی آمد كه: «ای موسی! مرا چنان كه سزاوار من است، شكرگزار». عرض كرد: «پروردگارا! چگونه چنان كه سزاوار توست، شكرت گزارم؛ در صورتی كه هیچ شكری نگزارم جز آن كه همان شكرهم نعمتی است كه تو عطایم فرمودهای». خطاب آمد: «اكنون كه دانستی حتّی شكرگزاری نیز از جانب من است، حقّ شكر مرا، چنان كه سزاوار من است ادا نمودی».۴
عطایی است هر موی از وی بر تنم چگونه بر هر موی، شكری كنم
توقائـم بـه خـود نیستـی یك قـدم زغیـبت مـدد میرسد دم به دم
۲. شكر هر نعمت؛ پرهیز از حرام
شكرگزاری از هر نعمتی، به تناسب نوع نعمت میباشد؛ مثلاً شكرِ علم آن است كه به آن عمل شود و به طالبانش عرضه شود.۵ امّا شكر عمومی هر نعمتی این است كه از آن در راه رضای خداوند استفاده شود و به وسیله آن، گناه و حرامی انجام نگیرد. امام علی(ع) ـاسوه پرهیزگارانـ میفرمایند:
«شكر هر نعمتی، آن است كه از محارم الهی پرهیز و خودداری شود».۶
۳. شكرگزاری از خدا در شكرگزاری از خلق خُدا.
از دیدگاه اسلام، شكرگزاری از آفریدگانی كه واسطه رحمت و نعمتهای الهی میگردند؛ مانند والدین، كلّیه ذوی الحقوق و احسان كنندگان دیگر، لازم و مكمّل شكر خداست تا جایی كه امام رضا(ع) میفرمایند: «همانا خداوند عزّوجلّ به شكرگزاری خویش و شكرگزاری والدین در كنار هم، امر فرمود. پس هر كه شكر والدین خود را به جا نیاورد، شكر خدا را نیز به جا نیاورده است».۷
پاورقیها:
۱. تفسیر عیاشی: ج۲، ص ۲۲۲
۲. كافی: ج ۲، ص ۹۴، حدیث ۳
۳. تحف العقول: ۲۸۵
۴. قصص الانبیاء راوندی، ص ۱۶۱، روایت ۱۷۸
۵. غرر الحكم: ۵۶۶۷
۶. مشكاةالانوار: ۳۵
۷. علل الشرایع: ص ۵۶۰، حدیث ۳
منبع: پایگاه معارف قرآن-محمد باقر حیدری