آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

هدف و ضرورت معاد و كیفر الهی در قرآن

اثبات ضرورت معاد

۱. برهان حكمت: خدا حكیم است و حكیم كار بیهوده انجام نمی‌دهد، و آفرینش انسان و جهان و بعد نابودی آن بدون رسیدگی به حساب بندگان خوب و بد موجب لغو و بیهوده بودن خلقت اوست، لكن خدا كار بیهوده نمی‌كند، پس معادی در پیش است.(۱) و قرآن نیز می‌فرماید: أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَینَا لا تُرْجَعُونَ(۲)

۲. برهان عدالت: خدا عادل است ، و نیز عادل، ظالم را بر مظلوم مقدم نمی‌دارد و مسلط نمی‌كند، بلكه از ظالم انتقام می‌گیرد. پس خدا نیز ظالم و مظلوم را یكسان نمی‌داند و ظالم را بر مظلوم مقدم و مسلط نمی‌كند، و اگر معاد برای انسان نباشد، لا‌‌زمه‌اش یكسانی ظالم و مظلوم بلكه مقدم داشتن ظالم بر مظلوم است نزد خدا، ولی خدا منزه از آن است كه ظالم و مظلوم در برابرش یكسان باشد. پس معاد لازم و ضروری است تا هر چه كه مستحق است، جزا بیند(۳). و خدا نیز می‌فرمایید: أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ كَالْمُجْرِمِینَ مَا لَكُمْ كَیفَ تَحْكُمُونَ(۴)» و نیز می‌‌فرماید: أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ(۵)

هدف از كیفر و مجازات اخروی مجرمان: استاد مطهری (ره) كیفر و مجازات را به جهت ارتباطش با جرم سه نوع می‌داند:

۱. مجازات قراردادی (تنبیه و عبرت):رابطه بین جرم و جریمه، در این نوع كاملاً قراردادی است كه بوسیلۀ قانون گذاری الهی یا غیر الهی وضع گردیده است. و فائده این نوع مجازات یكی این است كه خود مجرم تنبیه می‌شود كه دیگر دست به چنان جرمی نزند، و دیگران نیز از مجازات او عبرت می‌گیرند، تا دست به جرم نیالایند. و فائده دیگرش این است كه در مواردی كه ظلمی بركسی وارد شده، بامجازات ظالم، تشفّی خاطر پیدا می‌كند. این نوع از مجازات‌ها در جهان آخرت معقول نیست، زیرا در آنجا جلوگیری از جرم مطرح نیست، تا مجازات مجرم تنبیهی برای او باشد تا دوباره مرتكب جرم نشود، یا اینكه عبرتی باشد برای دیگران تا اینكه مبادا مانند او مرتكب جرم شوند. و نیز، خدا ـ معاذ الله ـ حس انتقام جویی ندارد تا برای تشفّی و خالی كردن عقده دل انتقام بگیرد. و از طرفی همه گناهان مربوط به حقوق مردم نیست، تا گفته شود، عذاب برای تشفّی خاطر ستم دیده‌ها است. به علاوه اینكه خیر و رحمت برای خود مظلومان نیز درآن روز سخت بیشتر از انتقام و تشخص خاطردارد.(۶)

۲. مكافات دنیوی:رابطه بین جرم و جریمه در این نوع مجازات‌ها رابطه علی و معلولی است، یعنی جرم علّت است برای كیفر، و كیفر نتیجه طبیعی و اثر ذاتی گناه است، و قردادی نیست. ماننداینكه مرگ اثر و نتیجه و معلول طبیعی نوشیدن سم، پرتاب شدن از كوه و... می‌باشد. این نوع كیفرها را مكافات عمل یا اثر وضعی گناه می‌نامند.(۷)

۳ـ عذاب اخروی:«مجازات‌های جهان دیگر رابطه قوی‌تری با گناهان دارند. رابطه عمل و جزاء در آخرت نه مانند نوع اول، قراردادی است و نه مانند نوع دوم، از نوع رابطة علی و معلول است. بلكه از آن هم یك درجه بالاتر است. در اینجا رابطة عینیت و اتحاّد حكم فرما است. یعنی آنچه كه در آخرت به عنوان پاداش كیفر به نیكوكاران و بدكاران داده می‌شود، تجسم خود عمل آنهاست»(۸) و به تعبیر شیخ بهایی (ره): در اعمال صالح و اعتقادات حق به شكلی نورانی و زیبا ظاهر می‌شوند كه موجب كمال شادی صاحبش می‌گردنند، و اعمال بد و اعتقادات باطل به شكلی ظلمانی و زشت كه موجب نهایت اندوه و آزار (صاحبش) می‌شوند››(۹) به عبارت دیگر: پاداش ها و كیفر‌ها عین خود اعمال است، با چهرة باطن و ملكوتی پس جای دارد، تا سؤال شود كه هدف از مجازات‌های اخروی چیست؟

ادله اثبات تجسم اعمال

۱. عدالت الهی: قرآن كریم می‌فرماید. یا أَیهَا الَّذِینَ كَفَرُوا لا تَعْتَذِرُوا الْیوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(۱۰)، علامه طباطبائی(ره) با استفاده از قسمت اول آیه («یا ایها الذین ... بعلمون ››) بر تجسم اعمال می‌فرماید: این مطلب (تجسم اعمال) را محله بعد یعنی «و ما یظلم ربك احداً» تأیید می‌كند، زیرا انتفاء ظلم بنابر تجسم اعمال واضح تر است. چراكه چیزی به عنوان جزاء به كفاّر داده می‌شود. همان عمل آنان است، كه به آنها برگشت و ملحق می‌شود. در حالیكه هیچكس دخالتی در آن نداشته است.(۱۱)

۲. آیات قرآن: علامه طباطبائی (ره) می‌فرماید: «فكثیر من الایات داله علی الجزاء یوم الجزاء بنفس الاعمال »، بسیاری از آیات دلالت می‌كنند بر این كه جزاء در روز جزاء با خود اعمال است››(۱۲) مثلاً قرآن می‌فرماید: یوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیرٍ مُحْضَرًا وَمَا عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَینَهَا وَبَینَهُ أَمَدًا بَعِیدًا « روزی كه هر كس آنچه را از كار نیك انجام داده حاضر می‌بیند، و آرزو می‌كند میان او، و آنچه از اعمال بد داده، فاصله زمانی زیاد می‍باشد››(۱۳) وجه دلالت آیه بر تجسم اعمال بدین صورت است كه: «كلمة «تجد» ازوجدان (یافتن ) ضدّ فقدان و نابودی است، و دو كلمة «خیر» و «سوء» به لفظ نكره آورده شده، كه مفید عموم است یعنی انسان در روز رستاخیز تمام اعمال نیك و زشت خود را گرچه كم باشد، پیش خود می‌یابد»(۱۴) و باز در جایی دیگر اصلاً هدف از قیامت و بر انگیخته شدن مردم، دیدن اعمال معرفی شده است: یوْمَئِذٍ یصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِیرَوْا أَعْمَالَهُمْ و بعد مطلب را تأكید می‌كند فَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیرًا یرَهُ وَمَنْ یعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یرَهُ(۱۵)

۳. روایات:

الف) علی ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: «اعمال العباد فی الدنیا نصب اعینهم فی آجلهم» كردار بندگان در دنیا، در آخرت جلو چشمانشان است»(۱۶)

 ب) امام صادق ـ علیه‌السّلام ـ می‌فرماید: جبرئیل ـ علیه‌السّلام ـ به خدمت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله – آمد و (از جانب خدا) عرض كرد‹‹ یا محمّد عش ماشئت فانك میت، واحبب ماشئت فانك مفاقة، و اعمل ماشئت فانك ملاقیه» ای محمد آنچه خواهی زندگی كن كه خواهی مرد، و آنچه را خواهی دوست دار كه از آن جدا خواهی شد، و آنچه خواهی انجام ده كه آنرا خواهی دید»(۱۷)

عدم امكان مجازات همة مجرمان در دنیا

برخی ها مجازات اخروی مجرمان را تنبیهی، و در دنیا ممكن دانسته اند ولی این ادعا درست نیست. زیرا اولاً: چنان كه گذشت، مجازات اخروی چون قراردادی نیست، تنبیهی نمی‌باشد. ثانیاً: بر فرض تنبیهی بودن نیز امكان تحقق آن در دنیا نیست زیرا: ۱. مجازات در دنیا موقعی كه مصالح جامعه اقتضا نمی‌كند، موجب می‌شود تا اطرافیان مجرم نیز بر اثر آن آزار ببیند و این ظلم به آنها است.

۲. مستلزم خوب شدن اجباری (برای ترس از عقوبت فوری) افراد می‌شود كه بی‌ارزش است. ۳. دنیا محدود است و نمی‌شود هر جرمی در آن كیفر داده شود. مثلاً كسی را كه هزاران نفر را كشته، چگونه در دنیا می‌توان كیفر داد؟ چون یكبار كشتن فقط مجازات كشتن یك نفر می‌شود نه بیشتر. ۴. مجازات فوری و دنیوی مجرمان موجب به هم خوردن نظام زندگی می‌گردد، و اصلاً در آن نسل صورت بشر در همان آغاز با مجازات از بین می‌رفت. ۵. كیفر در دنیا كم لطفی است، چون ممكن است مجرم، در صورت مهلت داشتن بعدها توبه كند.۶. گاهی كیفر فوری در دنیا به جهت اینكه آثار و خسارات بعدی جرم به حساب نمی‌آیند، ناعادلانه می‌گردد.(۱۸) ۷ ـ گاهی خود عمل خوب، مانند شهادت و عمل بد،مانند خودكشی موجب مرگ شخص می‌شود و دیگر نمی‌ماند با پاداش یا جزاء ببیند.(۱۹)

پی نوشتها:

۱. خرازی، محسن. بدایه المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه چاپ اول، ۱۴۱۱، هـ ق، ج۲، ص ۲۶۹-۲۸۳.

۲. مؤمنون : ۱۱۵.

۳. بدایة المعارف الالهیه فی شرح عقائد الامامیه، همان، ص ۲۷۴ ـ ۲۷۵.

۴. قلم: ۳۵ ـ ۳۶.

۵. ص : ۲۸.

۶. رك، مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، انتشارات صدرا، چاپ هشتم، ۱۳۷۷.

۷. رك: مجموعه آثار، همان، ص ۲۲۷ـ ۲۲۸.

۸. همان، ص ۲۳۰.

۹. حسین، عاملی (شیخ بهایی)، الاربعین، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ هـ ق، ص ۴۰۲.

۱۰. تحریم : ۷.

۱۱. طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القران، قم، اسماعیلیان، چاپ پنجم، ۱۳۷۱، ج ۱۳، ص ۳۲۵.

۱۲. همان، ج۱، ص ۹۲.

۱۳. آل عمران : ۳۰.

۱۴. المیزان، همان، ج ۳، ص ۱۵۶، مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، چاپ هجدهم ، ۱۳۶۵، ج۲، ص ۳۷۸.

۱۵. زلزال : ۶ ـ ۸

۱۶. فیض الاسلام، سید علی نقی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، تهران، فقیه، بی نبوت، بی تا، حكمت ۶، ص ۱۰۹۱.

۱۷. كلینی، محمد ابن یعقوب، فروع الكافی، تحقیق محمد جواد، فقیه، بیروت، دارا لاضواء، چاپ اول، ۱۴۱۳ ق، ج ۳، ص ۲۵۲.

۱۸. رك: قرائتی، محسن، معاد، قم، در راه حق، چاپ مكرر، ۱۳۷۳، ص ۲۱ ـ ۳۱ و بدایة المعارف الالهیة همان، ص ۲۷۶.

۱۹. بدایة المعارف الاهیه، همان.

منبع: نرم افزار پاسخ۲مرکز مطالعات.

 

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center