چکیده:
قرآن مجید به عنوان کتاب آسمانی و معجزه جاوید پیامبر اسلام (ص)،کتاب هدایت بشر به سر منزل مقصود است. در این مقاله به طور خلاصه به رهنمودهای قرآن برای زندگی بهتر بشر اشاره شده است و نقش انکار ناپذیری آن در زندگی فردی و اجتماعی و حتی بین المللی بشر مورد بررسی قرار گرفته است. قرآن مجید متضمن… بقیه در ادامه مطلب
کلیات برنامه های زندگی بشر است که اگر خوب از این کتاب شریف و برنامه های آن در زندگی خود استفاده کنیم قطعاً محیطی سرشار از صفاو صمیمیت خواهیم داشت هم سعادت دنیوی را کسب خواهیم نمود و هم به سعادت اخروی که هدف نهایی همه ماست خواهیم رسید.
نتیجه گیری
نگرش توحیدی زندگی را گلستان و با هدف و شیرین می گرداند و زندگی بدون باور توحیدی جهنم و تلخ و کشنده است: و من اعرض عن ذکری فان له معیشة ضنکا(۱) هر کس از یاد من رو بگرداند (و زندگی اش بر مبنای باور توحید نباشد) زندگی سخت و کشنده ای خواهد داشت. قرآن بهترین قانون برای اداره اجتماع را ارائه داده و انسان ها را موظف به پذیرش ولایت و سرپرستی صالح ترین انسان ها نموده و از پذیرش قانون غیر خدایی و والیان ناصالح منع کرده است. و ان احکم بینهم بما انزل الله (۲) و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون(۳) انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزکاة و هم راکعون(۴) قرآن زن و مرد مؤمن را ولی و متعهد نسبت به هم معرفی کرده و وظیفه همگانی امر به معروف و نهی از منکر را بر دوش همه گذارده است که با انجام صحیح و فراگیر این وظیفه تمام فسادها از جامعه ریشه کن شده و خوبی ها همه جا را فرا خواهد گرفت: المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر (۵
مهمترین نقشی که قرآن توانسته با آن عظمتش در زندگی ما داشته باشد ایجاد صبر در برابر سختی ها و مشکلاتی است که روزمره با آن مواجه می گردیم و چه بسیار موانعی که با حضور قرآن از سرراه برداشته شده اند. اگر علی(ع) ۲۵ سال سکوت کرددر حالی که ولایت حق مسلم او بودتنها بخاطر کلام خدا بود،که می فرماید: فاصبران وعدالله حق ولایسخنک الذین لا یوقنون، یعنی صبر کن، وعده ی خدا وعده ای است راستین،گفتاری این گروه ترا از مسیری که در پیش داری بیرون نبرد.
کلید واژگان:
قرآن، زندگی ،سعادت،انسان،جامعه
مقدمه:
قرآن برترینو ماندگارترین اثر آسمانی و جاودانه ترین پیامی است که خداوند برای هدایت بشر بر قلب شریفترین بنده خویش محمد ابن عبدالله (ص)نازل فرمود.
گر چه این کتاب شریف خود را به عنوان شفاء و رحمت برای مومنین معرفی می فرماید ((وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِین))۱
ام پیامهای حیاتبخش آن ،جان هر تشنه ای را سیراب مینماید و خطابا های شور انگیز و از سر لطف آن ، هر حقیقت جویی را متوجه خود می سازد.
قطعاً روی آوردن افراد غیر مسلمان به تحقیق و پژوهش در باه قرآن و جویا شدن حقایق نهفته در آن،علتی جز این ندارد که این کتاب و پیام آن اختصاص به بک گروه خاص ندارد. گوته، از مشاهیر نویسندگان و شعرای آلمان که از بزرگترین شخصیتهای ادبی قرن نوزدهم می باشد مگوید: ((ما اول بار قرآن روی گردان بودیم ،ولی طولی نکشید که این کتاب توجه ما را به خود جلب کرد وما رابه حیرت در آورد و بالاخره مجبور شدیم که اصول و
قواعد آن را تعظیم نموده و بزرگ بشماریم و در تطبیق الفاظ آن با معانی بکوشیم ))
۱-اسراء آیه ۸۲٫
۲-در آمدی بر قرآن ،اسدالله مبشری،به نقل از ره توشه راهیان نور.
((ثم انزل علیه الکتاب نورا لا تطافا مصابیحه و سراجا لا یخبو توقده و بحرا لا یدرک قعره و منهاجا لا یضل نهجه و شعاعا لا یظلم ضوءه فرقانا لا یخمد برهانه و تبیانا لا تهدم ارکانه و شفاء لا تخشی اسقامه…))
((سپس قرآن را بر او نازل فرمود:قرآن نوری است که خاموشی ندارد ،چراغی است که درخشندگی آن زوال نپزیرد ،دریایی است که ژرفای آن درک نشود،راهی است که رونده آن گمراه نشود ،شعله ای است که نور آن تاریک نشود ، جدا کننده ای است که درخشش برهانش نگردد،بنایی است که ستون های آن خراب نگردد،شفا دهنده ای که بیماریهای وحشت انگیز را بزداید…))
نقش و اهمیت قرآن در زندگی بشر:
قرآن کریم در برگیرنده هدایت و سعادت انسان در دنیا و اخرت می باشد و در تمام مراحل زندگی رهبر و راهنمای انسان به سوی کمال است این قرآن به راهی هدایت میکند که مستقیم ترین راههاست … کسانی که با قرآن مأنوسند به کمک قرآن حق را از باطل تشخیص می دهند . قران کریم ،انسان را به زندگی کردن با معیارهای و ارزشهای انسانی واسلام دعوت می کند.
حضرت علی (ع)میفرماید: ((هر کس قرآن را پیش روی خو قرار داد،رهبر و پیشوای او به بهشت خواهد بود و هر کس آن را به پشت سرافکند طرد کننده و سوق دهنده او به سوی جهنم خواهد بود))
قرآن مجید عامل صعود به بهشت ۲مایه خرمی دلها۳ دریای بیکران معرفت۴ و یگانه عامل توانگری است که عامل اصلی هدایت گر و تربیت کنننده افراد و جوامع بشری به سوی کمال و نیل به ارزشهای اخلاقی و انسانی است.اگر کسی بخواهد به نحو حقیقت اسلام و انسان و جهان و را بشناسد چاره ای جز مراجعه به قران مجید ندارد. در این کتاب الهی ،آنچه آمده هماهنگ با تمام شئون انسان و منطبق بر نظام احسن خلقت است. نقش قران در زندگی بشر در ابعاد مختلف فردی ،اجتماعی ، و حتی بین المللی ، قابل دقت است که در این مقاله به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود.
۱- نیازمندیهای انسان به آفریننده:
انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است . این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی می گیرد اما دسترسی به کلمات خود خداوند بسیار لذت بخش و اطمینان آور است .چنان که اقبال لاهوری گفته است: ((اگر می خواهی خدا با تو سخن بگو ید،قرآن بخوان))
این ویژگی به طور کامل ،تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ کتاب آسمانی دیگر ،چنین جایگاهی ندارد.
۲- انسان در جستجوی اگاهی هاست:
انسان در ربکاپو و جوی آگاهی های صحیح و معارف بلند و پر معنا است .البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های عملی ،به بسیاری از آگاهی ها می توان دست یافت ،اما برای اطمینان به درستی یافته های خود و آگاهی به آنچه برای او دست نا یافتنی است ،نیا ز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس است. قران مجید در این باره جایگاه ممتازی دارد . تعریفی که قران از انسان دارد (( إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَة))
و تعریفی که قران از خداوند ارائه کردده است :(( لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْءٌ)) همراه با بیان صفات جمال و جلال و تعریفی که از نظام هستی و حیات و شعور همگانی موجودات ارائه داده ((و إن من شیء الایسبح بحمده)) و بیانی که پیوستگی و هماهنگی منظم همه کرات و افلاک و زمین و آسمان دارد. (( وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلَّاها وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها)) و بیان نیازمندی همه جامعه بشری و پویندگان راه حق و حقیقت را به این کتاب آسمانی ضروری و آشکار ساخته است. زیرا بعضی از دانشها به جز از طریق قران برای بشر دست یافتنی نیست ((وَ یُعَلِّمُکُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُون))۱ و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد.
از جمله آگاهی هایی که جز از طریق قرآن راهی برای دریافت آن نیست،آگاهی درباره جهان پس از مرگ و جزئیات جهان آخرت است.
زیرا هیچ کدام از افراد بشر ،تجربه تکرار و رفت و آمد آن را ندارند و درک بشری هیچ گونه سابقه ذهنی از آن ندارند در حالی که در سوره ((واقعه))((مرسلات))و… صحنه قیامت به تصویر کشیده شده است.
۳- آگاهی از تاریخ بشر:
از دیگر نقشهای برجسته قرآن این است که از سابقه تاریخ بشر ، خبرهای درست و مطابق واقع را نقل کرده و سر گذشت پیامبران و محتوای پیام را بدون هرگونه تحریف و دسیسه بشری ،به انسانها رسانده است .از این رو قرانی حتی بر پیروان تورات و انجیل منت شایان توجهی دارد که چهره پیامبران بنی اسرائیل را به درستی معرفی کرده و حضرت موسی و عیسی ذکریا و… را آن گونه که بوده اند به دور از هر گونه تهمت و توهینی شناسانده و دست تحریف گران و دسیسه گران را نقش بر شاب ساخته است.
قران مجید در این باره می فرماید : ((: وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَى ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ّ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍ))۲((ای عیسی بن مریم ،آیا تو گفتی به مردم که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید ؟گفت:منزهی تو! مرا نشاید که چیزی را که حق نیست بگویم)).
اعجاز تأثیری قرآن
قرآن حکیم از نظر تأثیرات خود نیز معجزه است و آن تأثیری که در قرآن هست در هیچ کتاب انسانی وجود ندارد و به وسیله همین تأثیر در دنیا منتشر و آن را روشن نموده است. نخستین علاقه تأثیر با روح انسانی است، هرگاه روح ، مأثر و منقلب شود، در تصوّرات، گفتار وکردار انسانی نیز انقلاب حاصل می گردد زیرا مرکز این سه چیز دل یا روح است. حدیث حضرت رسول صلی الله علیه و سلم این حقیقت را چنین اظهار فرموده است که در بدن انسان چیزی ( پاره گوشتی ) هست که هرگاه آن درست شود تمام بدن درست خواهد شد( بخاری ) بنابر این روح مرکز اصلاح است. لاکن روح چیزی است از( امر ربّی ) و آسمانی است و زمینی نیست. لذا هر کتاب آسمان کلام ربّ می باشد و به وسیله آن، روح که از( امر ربّی) است اصلاح می شود. ملّت و مملکتی که در آن قرآن حکیم ظاهر ونازل شد مرکز تمام مفاسد اخلاقی وعقیدتی جهان بود یعنی مفاسد اعتقادی سرزمین و ملّت عرب به جای رسیده بود که اسمی از خدا پرستی وجود نداشت و بت پرستی بین مردم به طور عموم شایع بود. انصاف و عدالت به کلّی محو و معدوم بود و تمام جزیرة العرب به صورت ستمکده ای در آمده بود و هر قوی و مستکبر، مستضعف و ناتوان را می بلعید به علّت عدم وسائل کسب معاش تنها سرقت وغارت وسیله معاش آنان بود از این مظالم ناشی از قساوت قلب، اولاد بی گناه ایشان هم از تلف جان مصونیّت نداشتند حتّی دختران خود را زنده به گور می کردند و بر این عمل شنیع خود افتخار می نمودند و استعمال مسکرات و غیره به قدری شایع بود که هیچ مجلس ومحفلی از شراب نوشی و می گساری خالی نبود. از اتّفاق و اتّحاد خبری نبود و با آن آشنایی نداشتند و افراد هر قوم و قبیله دائما با یکدیگر جنگ و ستیز داشتند و این خانه جنگی و مردک کشی محبب ترین شغل ایشان بود کلّیه اسباب اصلاح از تعلیم، قانون تربیت و غیره معدوم شده بود . جهالت، بی قانونی، مطلق العنانی ( لجام گسیختگی ) عمومیّت داشت، حالات واوضاعی بر مردم مستولی بود که با وسایل و اسباب انسانی در هزار سال هم اصلاح امکان پذیر نبود و تصور از بین رفتن مفاسدی که از صدها سال مردم به آن آلودگی داشتند مشکل به نظر می رسید. پس چه طور تصور اصلاح عرب ممکن بود. در صورتی که بین ایشان اسم ونشانی از اسباب اصلاح و جود نداشت. شما عصر حاضر را ملاحظه کنید با این که کلیّه اسباب اصلاح معاشرت تشکیل شده است و با قلم برای اصلاح جامعه تلاش می شود لیکن انواع مفاسد روز بروز بیشتر می شود ومسائل جدید جرایم حادث می گردد. توجّه فرمایید و این منظره را مورد ملاحظه قرار دهید و فکر کنید که اصلاح عرت و سیله قرآن با این صورت حال چه قدر مشکل بود بخصوص در زمان سیزده سال زندگی مکّی حضرت رسول صلی الله علیه و سلم که این ایام از مجموع ۳۲ ساز زمان نبوّت سخت ترین زمان بود. این زمان، زمان ممانعت اصلاح قرآنی بود که قدرت جابرانه کفّار مکّه صدای قرآنی را در تمام مدّت این سیزده سال تحت فشار خود قرار داده بودند وتمام طرق تبلیغ قرآنی مسدود بود؛ امّا پس از هجرت تا حدودی آزادی تبلیغ نصیب قرآن شد، لیکن از یازده سال زندگی مدنی در هشت سال یعنی تا فتح مکه حالتی برای قرآن پیش آمد که خود دشمنان آن بر مدینه هجوم آوردند و خواستند که تبلیغ قرآنی و صدای حق کلام الهی را به وسیله جنگ و نبرد متوقف سازند تا بدین وسیله در این محیط جنگی هشت ساله آزادی نصیب صدای حق قرآن نشود. از مدّت ۳۲ سال که ایام و زمان نبّوت وقرآن بو فقط دو ونیم سال باری تبلیغ وتأثیر قرآن میسّر شده است. در این مدّت بسیار کوتاه قرآن به وسیله تعلیم وصدای حق چنان انقلاب اصلاحی در عرب بوجود آورده است که از نظر جهان مخفی نیست و در صفحات تاریخ درج شده است و دوست و دشمن برآن اعتراف دارد.
صورت حال اقامه حقوق الهی این بود که بت پرستی یکسره نا پدید گردید و در هر خانه، خدا پرستی وتوحید چنان نفوذ کرد که خود بت پرستان بت شکن شدند و هر وقت بر زبان آنها کلمه تو حید الله جاری بود و سرها در عبادت واحد لا شریک خم شدند، ودلها از عظمت الهی آکنده گشت، خوف و هراس غیر الله به کلّی از قلوب خارج شد. صورت حال حقوق انسانی این بود که کسانی که دشمن برادران حقیقی خود بودند، به علّت رشته اسلامی و قرآنی، بلال حبشی، صهیب رومی، سلمان فارسی را از برادران حقیقی خود محبوب تر تصوّر نمودند. خانه جنگی خاتمه یافت قوم و ملّت عرب کلاّ در رشته محبت و اخوّت منسلک گردیدند و به صورت یک دیوار فولادی در آمدند. قمار بازی، رباخواری، می گساری، سرقت، غرتگری، قتل،ظلم،وستم نه تنها از عرب برچیده شد که هر جانی قدم این ملّت عرب متأثر از قرآن واقع شد آن جای از این مفاسد اخلاقی و عقیدتی و عملی به کلّی پاک ومبرّا گشت. یکنفر اهل قلم اروپایی می نویسد: گویا بعد از قرآن عربها در صورت و شکل انسان به ملائکه تبدیل شدند. این یک حقیقت گویی تاریخی است که چنین برنا.ه اصلاحی پیاده نمودن که کلّاً معجزه باشد فقط خاصّ قرآن کریم است وحصول این مطلب از مجموعه قوّت کتب انسانی وکلیِه طاقت حکومتهای دنیا ممکن نبود. آیا به وسیله تأثیری است بر این که قرآن کلام الهی است،در این مورد ما هرچه نوشتیم، خود مسیحی های زمان حاضر که دشمنان اسلام میباشند، بر آن اعتراف کرده اند.
تاثیر قرآن درابعاد مختلف
نقش قرآن در زندگی بشری در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی و حتی بین المللی، قابل دقت و بررسی است که به طور مختصر به بعضی از آنها اشاره می شود:
یکم. انسان نیازمند ارتباط مستقیم با آفریننده و هستی بخش خود است. این ارتباط اگر چه از طریق مناجات و رازگویی درونی و قلبی انجام می گیرد؛ اما دسترسی به کلمات خود خداوند، بسیار لذت بخش و اطمینان آور است. چنان که اقبال لاهوری گفته است: «اگر می خواهی خدا با تو سخن بگوید، قرآن بخوان».
این ویژگی به طور کامل، تنها برای قرآن مجید باقی مانده است و هیچ کتاب آسمانی دیگر، چنین جایگاهی ندارد.
دوم. انسان در تکاپو و جست و جوی آگاهی های صحیح و معارف بلند و پرمعنا است. البته با استفاده از تجربیات بشری و تلاش های علمی، به بسیاری از آگاهی ها می توان دست یافت؛ اما برای اطمینان به درستی یافته های خود و آگاهی به آنچه برای او دست نایافتنی است، نیاز به یک منبع اصیل و غنی بسیار محسوس است؛ چنان که از زبان امام راحل(ره) گفته شده است: «اگر قرآن نبود، درهای معرفت بر ما بسته بود».
قرآن مجید در این باره جایگاه ممتازی دارد. تعریفی که قرآن از انسان دارد «إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً»؛ بقره (۲)، آیه ۳۰. و تعریفی که قرآن از خداوند ارائه کرده است: «لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ ءٌ»؛ شوری (۴۳)، آیه ۱۱.، همراه با بیان صفات جمال و جلال و تعریفی که از نظام هستی و حیات و شعور همگانی موجودات ارائه داده «وَ إِنْ مِنْ شَیْ ءٍ إِلاَّ یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ»؛ رعد (۱۳)، آیه ۱۳. و بیانی که از پیوستگی و هماهنگی منظم همه کرات و افلاک و زمین و آسمان دارد «وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها وَ النَّهارِ إِذا جَلاَّها وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها...»؛ شمس (۹۱)، آیه ۴ - ۱.
و... نیازمندی همه جامعه بشری و پویندگان راه حق و حقیقت را به این کتاب آسمانی ضروری و آشکار ساخته است؛ زیرا بعضی از دانش ها به جز از طریق قرآن، برای بشر دست یافتنی نیست: «وَ یُعَلِّمُکُمْ ما لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ»؛ بقره (۲)، آیه ۱۵۱.
؛ «و آنچه را نمی دانستید به شما یاد می دهد...».
از جمله آگاهی هایی که جز از طریق قرآن راهی برای دریافت آن نیست، آگاهی درباره جهان پس از مرگ و جزئیات جهان آخرت است؛ زیرا هیچ کدام از افراد بشر، تجربه تکرار و رفت و آمد آن را ندارند و درک بشری، هیچ گونه سابقه ذهنی از آن ندارد. در حالی که در سوره «واقعه»، «صافات»، «مرسلات» و... صحنه قیامت به تصویر کشیده شده است.
سوم. نقش برجسته دیگر قرآن این است که از سابقه تاریخ بشر، خبرهای درست و مطابق واقع را نقل کرده و سرگذشت پیامبران و محتوای پیام آنان را - بدون هرگونه تحریف و دسیسه بشری به انسان ها رسانده است. ازاین رو قرآن حتی بر پیروان تورات و انجیل، منّت شایان توجهی دارد که چهره پیامبران بنی اسرائیل را به درستی معرفی کرده و حضرت موسی، عیسی، زکریا و... را آن گونه که بوده اند - به دور از هر گونه تهمت و توهینی شناسانده و دست تحریف گران و دسیسه گران را نقش بر آب ساخته است. قرآن مجید در این باره می فرماید: «وَ إِذْ قالَ اللَّهُ یا عِیسَی ابْنَ مَرْیَمَ أَ أَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِی وَ أُمِّی إِلهَیْنِ مِنْ دُونِ اللَّهِ قالَ سُبْحانَکَ ما یَکُونُ لِی أَنْ أَقُولَ ما لَیْسَ لِی بِحَقٍّ»؛ مائده (۵)، آیه ۱۱۶.؛ «ای عیسی پسر مریم! آیا تو گفتی به مردم که من و مادرم را همچون دو خدا به جای خداوند بپرستید؟! گفت: منزهی تو! مرا نشاید که چیزی را که حق نیست بگویم».
چهارم. نقش برجسته دیگر قرآن برای جامعه بشری، این است که ظرفیت جهان شمولی دارد و پیام های آن برای تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر، قابل اعتنا و کاربردی است. تکیه بر نقاط مشترک پیروان ادیان آسمانی و پایبندی به اصول انسانی (مانند عدالت گستری، امانت داری و...)، تلاش برای ریشه کنی هرگونه ناهنجاری، ناپاکی و اختلاف و مخالفت با حق و درستی و... همگی شاخص هایی است که ظرفیت جهان شمولی قرآن را به نمایش گذاشته است. آیات نورانی قرآن، تمامی اصلاحگران و حق گرایان را به سوی محور وحدت و پاکی، به دور از هر گونه تعصب و خودخواهی، دعوت کرده است: «قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ آل عمران (۳)، آیه ۶۴.؛ «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به پروردگاری نگیرد»
بی تردید گستردگی دانش بشر، تحولات شایان توجهی داشته و شکوفا سازی طبیعت و سلطه بر آن، به دست قدرت علمی و اطلاعاتی انسان و تجربه های بشری، تا حدود زیادی تأمین شده است. قرآن خود این تحول آفرینی را در گستره ظرفیت های انسان دانسته است: «هُوَ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ اسْتَعْمَرَکُمْ فِیها»؛ هود (۱۱)، آیه ۶۱.؛ «خداوند شما را در زمین ایجاب کرد و وظیفه شکوفایی و آبادانی و استخراج ظرفیت های زمین را به شما واگذار کرد».
رسالت دین و قرآن، «شکوفایی متوازن، متعادل و هماهنگ انسان» است. بر این اساس باید انسان را شناخت و آغاز و انجام او را دانست. باید جایگاه انسان را در کل هستی به درستی تعریف کرد و رابطه او با خدا، خود، جامعه و طبیعت را تنظیم نمود.
رسالت علم ساخت جهان و رسالت قرآن، رشد ایمان و جهت دهی به حرکت انسان است و با توجه به اسارت علم در دست برخی از انسان های آلوده به قدرت و ثروت و فزون خواه، ضرورت پایبندی به کتاب آسمانی به دور از تحریف و یک مکتب الهی آشکار شده است.
برخی از آثار قرآن در زندگی فردی و اجتماعی بشر به شرح زیر است:
ذَ َلِکَ الْـکِتَـَبُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِین;(بقره،۲) هیچ شکی در این کتاب نیست، قرآن هدایت برای پرهیزگاران است."
"وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْءَانَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِن مَّدَّکِرٍ;(قمر،۱۷) ما قرآن را برای متذکر شدن آسان ساختیم; آیا متذکر شوندهای هست؟"
"وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٌ وَ رَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِینَ وَ لاَ یَزِیدُ الظَّـَـلِمِینَ إِلآ خَسَارًا;(اسرأ،۸۲) قرآن را نازل میکنیم که شفا و رحمت برای مؤمنان است..."
امام علیمیفرماید: "از این کتاب بزرگ آسمانی برای بیماریهای خود شفا بخواهید و برای حل مشکلاتتان از آن یاری بطلبید; چرا که در این کتاب درمان بزرگترین دردهاست: درد کفر و نفاق و گمراهی و ضلالت."(مستدرک الوسائل، محدث نوری، ج، ص، مؤسسه آل البیت.)
و در جای دیگر میفرماید: "کتاب خدا را محکم بگیرید، زیرا رشتهای بسیار مستحکم است و نوری آشکار است، دارویی شفا بخش و پربرکت است و آب حیاتی است که عطش تشنگان حق را فرو مینشاند; هر کس به آن تمسک جوید او را حفظ میکند، و آن کسی که به دامنش چنگ زند نجاتش میبخشد"(بحار الانوار، علامه مجلسی، ج، ص، مؤسسه الوفأ.)
پیامبر اکرممیفرماید: "هر گاه فتنهها چون شب تار شما را احاطه نمود به قرآن روی آورید چرا که شفاعتش پذیرفته و گزارشش از اعمال بندگان تصدیق میشود. هر که قرآن را پیشوای خویش قرار دهد، او را به بهشت رهبری نماید و هر که آن را پشت سر اندازد به دوزخش کشاند، راهنمایی است که انسان را به بهترین راهها، راهنمایی میکند."(اصول کافی، کلینی، ج، ص ۵۹۸، دارالکتب الاسلامیه.)
"ذَ َلِکَ نَتْلُوهُ عَلَیْکَ مِنَ الاْ َیَـَتِ وَالذِّکْرِ الْحَکِیم;(آلعمران،۵۸) و یادآوری حکیمانه است." و خداوند میفرماید:
"الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئـِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللَّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئـِنُّ الْقُلُوب;(رعد،۲۸) آگاه باشید با یاد خدا قلبها آرامش مییابد. و... .
بی شک، تربیت و تزکیه انسانها، برخورداری از جامعهای ایده آل و سعادت جاودانة همگان در گرو شناخت قرآن، انس با آن، کسب معارف والای آن، عمل به احکام و دستورات این کتاب الهی است.
یکی ازنقش برجسته قرآن برای جامعه بشری، این است که ظرفیت جهان شمولی دارد و پیام های آن برای تمام مصلحان جهان و حافظان حقوق بشر، قابل اعتنا و کاربردی است. تکیه بر نقاط مشترک پیروان ادیان آسمانی و پایبندی به اصول انسانی (مانند عدالت گستری، امانت داری و...)، تلاش برای ریشه کنی هرگونه ناهنجاری، ناپاکی و اختلاف و مخالفت با حق و درستی و... همگی شاخص هایی است که ظرفیت جهان شمولی قرآن را به نمایش گذاشته است.
آیات نورانی قرآن، تمامی اصلاحگران و حق گرایان را به سوی محور وحدت و پاکی، به دور از هر گونه تعصب و خودخواهی، دعوت کرده است:
«قُلْ یا أَهْلَ الْکِتابِ تَعالَوْا إِلی کَلِمَةٍ سَواءٍ بَیْنَنا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَ لا نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَ لا یَتَّخِذَ بَعْضُنا بَعْضاً أَرْباباً مِنْ دُونِ اللَّهِ»؛ «بگو: ای اهل کتاب! بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است، بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و برخی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به پروردگاری نگیرد» (ََسوره مبارکه آل عمران ، آیه ۶۴)
تاثیر قرآن در کاهش اضطراب
آدمی به عنوان پیچیده ترین موجود ،دارای نیازهای متعدد ومتنوعی است او سراپا نیازمند آفریده شده و همه ی زندگی او را نیاز در بر گرفته ، ریشه ی احساس به دین ،ژرف و عمیق است واین احساس یک وابستگی مطلق است .انسان گرایش وکشش های دائمی به سوی آفریدگار خویش داردوزمزمه ها طلب ها،راز ونیازها یش نیز برخاسته از آن کششهاست.
عبادت تجلی خواست روحی بشراست ومنظومه ی عبادات نیز شکل دادن وقالب ساختن برای آن حقیقت و تجلی فطری است که در عمق فطرت انسان وجود دارد آدمی قادر نیست از قلمرو راز ونیاز بگریزد،انسان ممکن نیست که خود را نیازمند خداوند احساس نکند . اگر احساس کرد که در زندگی او خدایی نیست ، مثل مگس های خشک پائیزی می شود که به محض این که به شیشه میخورد ، بی صدا می میرد . یکی از نیازهای بشر ، گوش دادن به کلام خداوند است حتی آوای دلنشین قرآن نیز دردهای او را تسکین می دهد ونیازش را بر می آورد .
بررسی میزان تأثیر آوای قرآن کریم بر کاهش سطح اضطراب قبل وبعد از انجام اقدامات شخصی و درمانی :
اضطراب پدیده شایع عصر ماست ،اما پیشینه ای به طول تمامی تاریخ دارد واز این رو ، همواره مورد توجه بوده است . قطعا اضطراب زیاد آثار و زیان های جدی بر جسم وروان وروابط اجتماعی می گذارد،ودر نتیجه ،کنترل ومهار آن همیشه توصیه شده است . در تحقیقات فراوان ، تأثیر انواع موسیقی ، برکاهش اضطراب ، مورد ارزیابی قرار گرفته است . یکی از اقسام موسیقی ، موسیقی ناشی از تلاوت قرآن کریم است ، این موسیقی عرفانی و دلپذیر، یکی از با شکوهترین ابعاد اعجاز بیانی قرآن مجید است . حتی گوش دادن به آوای قرآن نیز روی روح وروان انسان تأثیر فراوان گذاشته و باعث کم شدن اضطراب ودلهره می شود ،حتی گوش دادن به قرآن ویا خواندن قرآن نیز، باعث ازبین رفتن افسردگی می شود وبه انسان آرامش می دهد .
در بخشهای داخلی وجراحی بیمارستان امام حسین وامام خمینی اصفهان برروی چند بیمار این آزمایش را انجام دادند که قبل از عمل مرض به آوای قرآن گوش داد ویا خود مرض قرآن خواند وهمین امر باعث شد از اضطراب بیمار کاسته شود وعمل با موفقبت بهتری انجام شود . در چند بیمارستان تهران نیز این کار را انجام دادند که تأثیر بسیار زیادی داشت.
بیشتر دانشجویان ودانش آموزان قبل از امتحان برای کم شدن اضطراب خود آیِه الکرسی می خوانند شاید بعضی از آنها هم ندانند که این امر باعث کم شدن اضطراب می شود ولی با خواندن این آیات قرآن بهتر می توانند امتحان دهند واز اضطراب آنها کاسته می شود.
راه نجات از احساس تنهایی ،نا امنی وپوچی و وانهادگی و..... در آمیختن معنویت و عقلانیت است که یک پای آن وحی وپای دیگر عقل است .
حدیث درباره قرآن و آثارا آن
پیامبر اکرم (ص) فرمود : من دو چیز را در میان شما باقی گذاشتم ، تا وقتی که به آن دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد : یکی قرآن ، دیگری خاندانم .
رسول خدا (ص) فرمود : برتری قرآن بر سایر سخنها همانند برتری خدا بر مخلوقات اوست
رسول اکرم (ص) فرمود : قرآن جز خدا بهترین و برتری چیزهاست ، کسی که احترام قرآن را نگه دارد به خدا احترام کرده است، و کسی که حرمت قرآن را نگه ندارد نسبت به خدا بی حرمتی کرده است،احترام به قرآن در پیشگاه الهی همانند احترام پدر به فرزند است.( عزیزان توجه داشته باشید احترام به قرآن این نیست که ماچش کنیم و یک گوشه بزاریم و خاک بخورد ، احترام و حرمت قرآن زمانی حفظ میشود که به احکام آن عمل شود ، خود قرآن میفرماید ما شفا و رحمتیم برای اهل عمل و خزلان و گرفتاری زیاد می کنیم برای کسانی که اهل عمل به قرآن نیستند
امام هشتم (ع) از امام کاظم (ع) نقل می کند که فرمود : مردی از امام صادق (ع) پرسید چگونه است که قرآن هر چه خوانده و منتشر می شود جز بر تازگی و طراوتش افزوده نمی شود ؟ امام صادق (ع) فرمود : زیرا خداوند آنرا برای زمان و مردم خاصی قرار نداده است ، بنابراین در هر عصری نو، پیش هر ملتی تا روز قیامت تازه و شاداب ایست .
پیامبر گرامی اسلام (ص) فرمود : بر شما باد قرآن ، پس آنرا رهبر و پیشوای خود قرار دهید ، زیرا آن سخن پروردگار جهانیان است . از طرف اوست و بسوی او بر می گردد ، بنابراین به متشابهات آنها هم ایمان آورید و از ضرب المثلهای آن پند گیرید .
امام علی (ع) فرمود : تاریخ گذشتگان و آیندگان و برنامه زندگی شما در قرآن است
پیامبر بزرگوار(ص) فرمود : بر شما باد به قرآن ، چون قرآن ، شفای سودمند ، وداروی پر برکت است و نگهبان کسی است که به آن چنگ می زند ، و نجاتبخش کسی است که ازآن پیروی کند.
امام حسن مجتبی ( ع) فرمود : در این قرآن چراغهای روشن (هدایت) و داروی شفابخش دلهاست.
رسول خدا (ص) فرمود : ای مردم آنچه از من برای شما نقل می شود چنانچه هماهنگ با قرآن بود بدانید گفتار من است و اگر مخالف با محتوای قرآن بود گفتهً من نیست.
پیشنهادات :
انسان وقتی باور داشته باشد که خداوند به تمام احتیاجات و نیاز های بندگانش و از جمله او علم و آگاهی دارد و به برآوردن همه آنها قادر است و هیچ مانعی برای او قابل تصور نیست و بخل هم ندارد و نسبت به او و همه بندگانش محبت و شفقت دارد ، چنین باورمندی با خیال راحت بر خدا توکل می کند و به هر چه به او برسد، راضی و خشنود است زیرا یقین دارد که خدا بهترین را برایش بر می گزیند. برای باور مند به خدا شکست معنا ندارد و به بیان قرآن او را دو عاقبت بیشتر نیست :شهادت و لقای خدا و حضور بر سفره نعمت بی پایان خدا یا موفقیت و پیروزی مقطعی و ادامه پیروزمندانه زندگی : قل هل تربصون بنا الا احدی الحسنیین* (۱) چنین کسی فقط به فکر انجام وظیفه ای است که خدا خواسته و هیچ خوف و حزن و اندوهی ندارد مگر ترس از اینکه به وظیفه ایمانی اش عمل نکرده باشد . این خوف و ترس هم شیرین، نیرو بخش و حرکت زا بوده و او را استوار تر می گرداند .
زندگی حقیقی و حیات طیبه در پرتو علم به دستورها و رهنمودهای قرآن شکل میگیرد: "ای کسانی که ایمان آوردهاید! اجابت کنید خدا و رسولش را هنگامی که شما را به چیزی میخواند که مایه حیات شما است" نیز فرمود: "هر کس کار شایسته انجام دهد، مرد باشد یا زن، در حالی که مؤمن باشد، پس او را حیات و زندگی پاکیزه بخشیم".
چون قرآن روش درست زیستن را به انسان میآموزد و برنامهای را که در بر گیرنده تمام ابعاد زندگی انسان و تضمین کننده سعادت فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اوست، ارائه میدهد، به میزانی که انسان آموزهها و دستورهای قرآن را در زندگی به کار بندد، موفقیت کسب خواهد کرد اما هر اندازه از قرآن فاصله بگیرد، دچار خسارت و ضرر خواهد شد.
زندگی قرآنی بر اساس رعایت مقررات و عدالت و احسان و صفا و صمیمیت است و مردمی که این گونه زندگی کنند، دارای اطمینان خاطر و آسایش خواهند بود و سعادت ابدی و جاودانه را در آغوش خواهند گرفت؛ البته آگاهی کامل نسبت به این موضوع نیازمند بحث و بررسی گسترده و تأمل در آیاتی از قرآن است که چگونگی رفتار مسلمان را تبیین میکند. جهت اطلاع بیشتر با استفاده از فهرست موضوعی تفسیر نمونه موضوع "رفتار یک مسلمان و چگونگی جامعه اسلامی" را ملاحظه فرمایید.
منابع :
[۱] . اسراء، آیه ۹.
[۲] . فرقان، آیه ۱.
[۳] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ج ۲، ص ۵۹۸.
[۴] . شوری، آیه ۷.
[۵] . علامه مجلسی(ره)، بحار الانوار، مؤسسه الوفا بیروت، سال انتشار ۱۴۰۴ ق، ج ۲، ص ۳۶.
[۶] عبد الحمید بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ق، ج ۱۰، ص ۱۹۴.
[۷] . محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اوّل، ج ۴، ص ۲۳۶.
[۸] . علامه مجلسی، بحار الانوار، موسسه الوفا بیروت، ج ۸۹، ص ۱۸۶.
[۹] . محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج ۲، ص ۶۰۳.
[۱۰] . همان، ص ۶۱۰.
[۱۱] . بحارالانوار، همان، ص ۲۱۳.
[۱۲] . واقعه، ۷۹.
[۱۳] . نحل، آیه ۹۸.
[۱۴] . الکافی، همان، ص ۶۱۵، حدید، آیه ۱۶.
[۱۵] . شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، چاپ دوّم، ص ۴۹.
[۱۶] . مزمل، آیه ۴.
[۱۷] . نهج البلاغه، معجم المفهرس، نشر مؤسسه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ قم، خطبه ۱۹۳، ص ۱۲.
[۱۸] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ج ۸، ص ۹۰.
[۱۹] . بحار الانوار، همان، ص ۱۷۸.
[۲۰] . فرقان، آیه ۳۰.
[۲۱] . نحل، آیه ۴۴.
[۲۲] . محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، تهران، انتشارات زهد، چ ۳، ۱۳۸۰، خطبه ۱۴۷، ص ۲۷۱
منبع: شهروند نود