یكی از روش های فهم آیات قرآن، شناخت مفهوم كلمات قرآنی از راه مقابله آنها با متضادشان است. مثلاً در سوره قیامت آیات ۳۱ و ۳۲ میفرماید:
«فلا صدّق و لا صلّی.ولكن كذب و تولّی؛ پس نه تصدیق كرد و نه نمازگزارد؛ بلكه تكذیب كرد و پشت نمود.»
در آیات فوق مشاهده می كنیم كه«صدق» در برابر«كذب» و«صلّی» در برابر«تولّی» قرار گرفته است. تضاد مفهوم تصدیق با تكذیب آشكار است؛ اما از تقابل واژه دوم میفهمیم كه معنای صلاة، متضاد پشت كردن(تولّی) میباشد؛ یعنی صلاة ـ نماز ـ همان رو كردن و اقبال به خداست.
با مطالعه و تأمل درآیات قرآن درمییابیم كه حجم نسبتاً زیادی از آیات قرآن كریم به مسأله علم، شناخت و معرفت پرداخته است كه برای درك و فهم بهتر این مفهوم ـ علم و شناخت ـ میتوان از این روش؛ یعنی مقابله آن با مفهوم متضادش ـ جهل و ناآگاهی ـ استفاده نمود.خداوند در آیهی ۱۹ سورهی رعد میفرماید:«اَفَمَن یعلَمُ اَنَّما اُنزِلَ اِلَیكَ مِن ربِكَ الحِقُُّ كَمَن هو اَعمی اِنَّما یتَذَكَّر اُولواالالباب؛آیا كسی كه میداند آنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده، حق است، همانند كسی است كه نابیناست،تنها صاحبان عقل متذكر میشود».
این تقابل نشان میدهد كه جهل با نابینایی یكسان است، بدیهی است كه جهل در تضاد با شناخت و علم است، بنابراین معرفت و شناخت، نوعی بینایی محسوب می شود.
در آیات ۱۹ تا ۲۲ سورهی فاطر نیز به زیبایی این مطلب بیان شده است:«و ما یستَوی الاَعمی وَ البَصیرُ.وَلا الظُّلماتُ وَ لا النُّورُ.وَ لا الظّلُّ وَ لا الحَرُورُ وَ ما یستَوی الاَحیاءُ وَ لَا الأمواتُ؛نابینا و بینا مساوی نیستند و نه ظلمات و روشنایی و نه سایه آرامبخش و باد داغ و سوزان[همانگونه كه] مردگان و زندگان یكسان نیستند».
مشاهده میشود كه كلماتی همچون«ظلمات»،«باد داغ و سوزان» و«مردگان» همگی برای توصیف جهل و نادانی استفاده شده، واژگانی كه دارای بار معنایی منفی هستند؛ اما برای وصف معرفت و آگاهی،از الفاظ خوشایندی مانند:«روشنایی»،«سایه آرامبخش» و«زندگانی(حیات)» بهره گرفته شده است.
خداوند در آیه ۷۰سوره نحل میفرماید:«واللّه خلقكم ثم یتوفاكم و مِنكم مَن یرَدُّ الی أرذَلِ العمر لِكَیلایعلم بَعدَ علم شَیئاً إنَ اللّه علیم قدیر؛ و خدا شما را آفرید سپس جان شما را می گیرد و بعضی از شما تا خوارترین دوره سالهای زندگی[فرتوتی] باز گردانده میشود، به طوری كه بعد از آن همه دانستن[و علم و شناخت] دیگر چیزی نمیدانند…». یا آیه پنج سوره حج كه بیان میدارد:«و منكم من یرَدُّ الی اَرذَل العمر لِكَیلا یعلَمَ مِن بَعدِ عِلمٍ شیئاً؛ و بعضی آنقدر عمر میكنند كه به بدترین مرحله زندگی و پیری می رسند آنچنان كه چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت».
در این آیات«ارذل»(از ماده رذل) به معنی موجود پست است و یا به تعبیر دیگر، موجودی كه قابل اعتنا نیست و ارزشی ندارد، بنابراین منظور از ارذل العمر، بیارزشترین روزهای زندگی انسان است. با این مقابله، روشن میشود كه قرآن كریم، روزهای نهایت پیری را كه غالباً توأم با فراموشی و از دست دادن علوم و دانشهای گذشته است را ارذل العمر شمرده و بهترین روزها و ساعت عمر انسان، ساعات علم، آگاهی و معرفت است.
همچنین از مقابله آیات متعددی كه از رابطهی«جهل» و«دوزخ»(جاهلان و دوزخیان) بحث میكند، میتوان به این نتیجه رسید كه معرفت و شناخت نیز رابطه و نسبتی با بهشت دارد. به چند نمونه از آیات اشاره میكنیم:
«و قالُوا لَو كُنا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما كنا فی اَصحاب السَّعیرِ.فاعترفوا بِذَنبِهم فَسُحقاً لِاَصحابِ السًَّعیر؛آنها می گویند: ما اگر گوش شنوا داشتیم یا اندیشه می كردیم جزو دوزخیان نبودیم، اینجاست كه به گناه خود اعتراف می كنند، دور باشند دوزخیان از رحمت خدا».(سوره ملك، آیات ۱۰ و ۱۱)
گناه بزرگ آنها همین است كه عقل خود را به كار نینداختند و به سخنان حق گوش فرا ندادند و به این ترتیب درهای معرفت، آگاهی و دانش را به روی خود بستند و درهای دوزخ را گشودند.
همین مضمون، به شكل دیگری در آیه ۱۷۹ سوره اعراف بیان شده است:
«وَ لَقد ذَرَأنا لِجَهَنَمَ كَثیراً مِنَ الجن وَ الاِنسِ لَهُم قلُوبُ لا یفقَهُونَ بِها وَ لَهُم اَعین لا یبصِروُنَ بها وَ لَهُم آذان لا یسمَعونَ بَها اوُلئكَ كَالَانعامِ بَل هم اَضَلُ اوُلئك هُم الغافلون؛ما بسیاری از جن و انس را برای دوزخ آفریدیم آنها دلهایی(عقلهایی) دارند كه با آن اندیشه نمیكنند و نمیفهمند، و چشمهایی كه با آن نمیبینند و گوشهایی كه با آن نمیشنوند، آنها همچون چهارپایانند، بلكه گمراهتر! آنها همان غافلانند».
«ذَرَأ» هم به معنی خلقت و ایجاد و آفرینش بكار میرود و هم به معنی اظهار و آشكار ساختن و در معنای بسط و گسترش هم به كار رفته است.
در آیه بالا اگر منظور«خلقت و آفرینش» باشد، معنی آیه این است كه این گونه افراد از نعمات و مواهب خدادادی ـ كه منابع و ابزار معرفت و شناخت هستند ـ و مانند: عقل(جهت اندیشه) گوش(جهت شنیدن) و چشم(برای دیدن) بهره نمیگیرند، سرنوشتی جز دوزخ ندارند و اگر به معنای«بسط و گسترش» باشد، باز اشاره به این است كه این گونه افراد به صورت گسترده در دوزخ پخش میشوند.
و در نهایت بیانگر این واقعیت است كه سرانجام جهل و از كار انداختن ابزار شناخت،(كه خود از مواهب الهی است) چیزی جز آتش جهنم نخواهد بود. این مسأله كه جهل، قسمتی از عذاب دوزخ را به دنبال دارد، نشان میدهد كه علم، آگاهی و معرفت نیز بهرهای از بهشت را به همراه خواهد داشت؛ چنانكه در حدیثی از پیامبر اكرم (ص) آمده است، خداوند به من چنین وحی كرد:
«اِنَّه مَن سَلَك مَسلَكاً یطُلُب فیه العِلم سَهّلتُ له طریقاً الی الجنة۱؛هر كس در راهی گام بگذارد كه علم و دانش طلب كند، راهی به سوی بهشت برای او میگشایم.
شناخت و آگاهی ثمره دیگری نیز دارد و آن پیروزی و موفقیت در زندگی است. آیه ۶۵ سوره انفال این گونه بیان میدارد:
«یا ایها النَّبی حَرِّض المؤمنین علی القِتال اِن یكن مِنكُم عشرون صابرون یغلِبُوا مِأتین و اِن یكُن منكم مائة یغلِبُوا اَلفاً مِنَ الذین كفروا باَنَّهُم قَوم لایفقَهون؛ای پیامبر! مؤمنان را به جنگ با دشمن تحریض كن، اگر بیست نفر از شما با استقامت باشند، بر دویست نفر غلبه میكنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانی كه كافرند غالب می گردند! چرا كه آنها گروهی هستند جاهل و نادان».
دو چیز در این آیه موجب پیروزی و موفقیت عنوان شده است:یكی صبر و استقامت مؤمنان( كه جز با شناخت صحیح از هستی و خود به وجود نمیآید) و دیگری جهل و ناآگاهی مخالفان .جهل به قدرت و توانایی پروردگار، جهل به استعدادهای خدادادی انسانی خویش و جهل به متون و علوم عصر، همگی مایه شكست انسان خواهد بود؛ پس علم و شناخت نسبت به هر سه،موجب موفقیت و بهروزی خواهد بود.
پاورقیها:
۱. بحارالانوار، ج اول، ص ۱۷۳.
نویسنده: نرگس كوشا
منبع: پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن