آموزش قرائت

تفسیر قرآن

ترجمه قرآن

متن قرآن

ندای قرآن

نقش وراثت و محیط در تربیت از منظر قرآن

چکیده
انسان تربیت پذیر است و استعداهای درونی اش درجریان تربیت به فعلیت می رسد. برخی امور همچون وراثت و محیط خانوادگی واجتماعی بر روند تربیت انسان، تأثیرگذارهستند.  
اگر چه شرایط منحصر به فرد و درونی شخص، از پذیرش تأثیرات تربیتی وراثت و محیط جلوگیری می نماید؛ ولی انتخاب همسر، ازدواج، وراثت، هماهنگی والدین، جامعه و حکومت، از عوامل زمینه ساز تربیت به حساب می آیند؛ زیرا انسان برخی از ویژگی های خویش رااز طریق وراثت از والدین، هنگام لقاح دریافت می کند و برخی دیگر از ویژگی هایش را با تأثیر پذیری از محیط خانواده و جامعه کسب می نماید.
کلید واژه: تربیت، قرآن، محیط، وراثت
 
 
مقدمه
استعداهای نهفته و درونی انسان ، در جریان تربیت شکوفا می شود و به فعلیت و رشد می رسد ، لکن برخی عوامل ، نظیر وراثت ، محیط خانواده ومحیط جامعه بر این روند تأثیر گذار هستند و جریان تربیت را تقویت یا تضعیف می کنند ؛ لذا آگاهی نسبت به این عوامل ، می تواند از بروز برخی مشکلات تربیتی پیشگیری نماید ودر حل برخی از آنها ، ما را یاری رساند .
استخراج آیات قرآنی مرتبط با مباحث مطرح شده و بررسی دیدگاه های مفسران قرآن، صاحب نظران و اندیشمندان سبب می شود که در این مجموعه بتوانیم تأثیرات وراثت و محیط در تربیت را بررسی نموده و به اهدافی همچون تربیت پذیری انسان، تأثیرات وراثت ومحیط خانوادگی و اجتماعی در تربیت وطغیان انسان در برابر عوامل تربیتی دست یابیم.
 کلیات و مفاهیم
انسان موجودی است که استعدادها و قابلیتهای نهفته ودرونی او در جریان تربیت ظهور وبروز می یابد. توصیه های اسلام ، در زندگی فردی واجتماعی که برای پرورش وتربیت نسل صالح مدنظر اسلام است وشواهد قرآنی، نشانگر این است که برخی امور و پدیده ها بر روند تربیت تأثیر گذارهستند؛ از جمله وراثت، یعنی صفاتی که از والدین به فرزندان، هنگام لقاح منتقل می گردد و محیط خانوادگی و اجتماعی که پیامدهای خاص تربیتی دارند.
این مجموعه می تواند ، برای اعضای خانواده ، افرادجامعه ومرتبطین امور تربیت ، درجهت رسیدن به تربیت مد نظر اسلام راهگشا باشد .
این تحقیق، از نظر هدف ،بنیادی واز نظر ماهیت، تبیینی واز نظر ابزار، کتابخانه ای می باشد .بررسی تأثیرات وراثت ومحیط بر تربیت که شامل بررسی تربیت پذیری انسان، تأثیرات محیط خانواده و جامعه و وراثت برتربیت، همچنین بررسی طغیان انسان در برابر عوامل تربیتی از اهداف این پژوهش می باشد.
 از نظر لغوی، تربیت از «ربو»به معنی پرورش فکری واخلاقی است.[۱] و در اصطلاح، به برنامه ها و زمینه سازی های هدفمند در جهت به فعلیت رسیدن استعداهای بالقوه و پرورش استعدادهای درونی گفته می شود.[۲]
به مجموعه افرادی که خارج از محیط خانواده، جمعی واحد را تشکیل می دهند جامعه گفته می شود .[۳] خانواده نیز، اجتماعی است که اعضای آن دارای مسؤولیت های متقابلی می باشند[۴]و در آن هریک از افراد از عنوان خاصی برخوردار می باشند؛ زن، شوهر، پدر، مادر، فرزند، خواهر و برادر از عناوینی هستند که با تشکیل خانواده تحقق می یابند.[۵]
در اثر لقاح، برخی از ویژگی های پدر و مادر به فرزند منتقل می شود؛ منظور از وراثت نیز انتقال ویژگی ها ی والدین به فرزند در اثر لقاح می باشد.[۶]

تربیت
خداوند به وسیله تکوین وخلقتی خاص، هر موجودی را به سوی مقصد معینی هدایت نموده است؛ [۷] نطفه انسان نیز انسان بالقوه ای است که قابلیت واستعداد تکامل جسمی و روحی را دارا می باشد؛ پس او از هدایت الهی برخوردار است؛[۸] ولی به دلیل بهره مندی از روح و نفس ناطقه قادر است به سوی کمال و سعادت جاودانه حرکت نماید یا از پذیرش هدایت امتناع نموده و راه شقاوت و بدبختی را برگزیند.[۹]
می توان گفت: تجهیزات وجودی موجودات، زمینه ساز رسیدن آن ها به کمال خاص خود می باشد؛ چنین قانونی در مورد انسان نیز صادق است، ولی کمال و سعادت انسانی که قابلیت رسیدن به کمال را دارد با اعمالی حاصل می شود که متناسب با تجهیزات وجودی او و بر اساس برنامه ها وتعالیم انبیای الهی است.[۱۰]  
هدف تربیت
هدف چیزی است که انگیزه رسیدن به آن ، منشأ حرکت می گردد. هدفمندی و توجه به هدف سبب تمرکز در انجام کار، رهایی از سرگردانی وآرامش خاطر است.
انسان می تواند با پرورش استعدادهای درونی و بالقوه اش در یک نظام تربیتی صحیح و جامع به کمال شاسیته خویش نائل گردد. لذا می توان گفت: هدف نهایی از تربیت انسان رساندن او به کمال شایسته اش می باشد.[۱۱]
تربیت پذیری
آنچه در عالم، از نعمت هستی و وجود برخوردار است یا با خلقتی کامل پا به عرصه وجود گذاشته است، مثل: کره زمین، ماه و جسم انسان یا هنگام وارد شدن به عرصه وجود، از خلقت کاملی برخوردار نبوده است ولی استعداد و قابلیت تکامل را داشته است: مانند هسته خرما و خلق و خوی انسان. بنابراین موجوداتی که خلقتی تدریجی دارند را می توان با توجه و مراقبت و همت و تلاش، در جهت رسیدن به کمال مطلوبشان پرورش داد؛ زیرا در آن ها استعداد و قابلیت پرورش و تکامل وجود دارد. [۱۲]
در انسان نیز امکان تغییر و تحول وجود دارد و در حقیقت، انسان تربیت پذیر است؛ زیرا برخی امور، حاکی از تربیت پذیری انسان هستند که عبارتند از:
۱- تاریخ اسلام
۲-اختیارا وابتلاء
۳-هدایت انسان

برخی موانع تربیت
اگرچه انسان به دلیل برخورداری از قدرت اندیشه و تمییز، قادر است با تفکرپیرامون موضوعات مختلف در مورد آن ها تصمیم بگیرد ولی در روند تصمیم گیری او برخی امور تأثیر گذار می باشند.[۱۳]
می توان گفت: هم شرایط زمان حال وهم وقایع و رویداهای گذشته برانسان تأثیر گذار است؛[۱۴]و در این زمینه برخی امور نقش بازدارندگی دارند؛ اموری که عبارتند از:
۱-گذشته نگری وسنت گرایی
۲- تبعیت های نادرست
۳-شخصیت گرایی
نقش تربیتی محیط
انسان به زندگی جمعی گرایش دارد چون استعداهای نهفته وبالقوه ای دارد که در پرتو زندگی جمعی به فعلیت می رسد و نیازهایی دارد که در جمع دست یافتنی است.[۱۵]
اموری نظیر زبان، دین، مذهب و آداب ورسوم نیز که از امور تأثیر گذار بر شخصیت انسان هستند غالبا"از جانب محیط بر انسان تحمیل می گردند؛ بنابر این می توان گفت: محیط، تأثیر بسزایی درشکوفایی استعداهای انسان و شکل گیری شخصیت او دارد.[۱۶]

نقش تربیتی جامعه
هر پدیده ای که در عالم رخ می دهد دارای آثار وضعی خاصی است؛[۱۷] رویدادهای اجتماعی نیز به عنوان جزئی از رویدادهای جهان از چنین خصوصیتی برخوردار می باشد. رویدادهای اجتماعی ،عملکرد انسان را تحت الشعاع خویش قرار می دهد. [۱۸]به بیان دیگرتأثیر جامعه بر افراد از طریق تأثیر بر استعدادهای ذاتی آن هاست[۱۹] و به همین دلیل ،جامعه می تواند زمینه ساز رشد وترقی یا فساد وتباهی انسان باشد.[۲۰]

نقش تربیتی حکومت
هر حکومتی برای اداره جامعه، روش خاصی متناسب با روحیات و ویژگی های مردم اتخاذ می نماید.
بنابراین تغییرات برنامه های آن نیز منجر به تغییر وتحولات انسانی می شود. به عبارت دیگرحکومت قادراست با تغییردر برنامه های خویش، جامعه ای منطبق بر معیارهای خویش تربیت نماید.[۲۱]‌
به طور خلاصه می توان گفت: انسان خواهان زندگی جمعی است و به همین دلیل هم جامعه تشکیل می دهد؛ اما موجودیت جامعه در گرو حکومتی است که امور آن را سامان دهد و آن را مدیریت نماید؛ زیرا در این صورت است که می تواند از فرصت ها ونیروها بهره برداری مناسب بنماید و از تزاحمات و مشکلات ناشی از تقابل آراء بکاهد و در یک کلام، جامعه را به سوی هدفی مشخص هدایت نماید؛ بنابراین می توان گفت: اختیارات فرد در جامعه، تحت تأثیر نظام حاکم بر آن، در دایره مشخصی قرار می گیرد و به این صورت زمینه های حرکت الهی یا غیر الهی فرد مهیا می گردد.[۲۲]

میزان ت‍‍‍أثیر تربیتی حکومت   
نقش تربیتی حکومت را نمی توان نادیده گرفت؛ اما درعین حال تأثیر حکومتها از نوع الزام نیست؛ یعنی چه بسا افرادی در آن جامعه زندگی کنند در حالی که از آن شرایط تأثیر نگیرند.[۲۳]
به عبارت دیگر اگرچه انسان از شرایط حکومتی تأثیر می پذیرد، ولی قادر است که به آن شرایط، تن ندهد و در برابر آن مقاومت نماید[۲۴] و تابع بی چون وچرای آن نگردد.[۲۵]

نقش تربیتی خانواده
بنای جامعه بر خانواده استوار است؛ زیرا نیروهای جامعه در خانواده متولد شده و پرورش می یابند و روابط خانوادگی زمینه سازفعالیت های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی افراد در جامعه می باشد؛ به بیان دیگر روابط و فعالیت های اجتماعی افراد، متأثر ازتجارب خانوادگی آن ها می باشد و خانواده سالم و کار آمد قادر است با تربیت افرادی شایسته و تحویل آن ها به جامعه در رشد و تعالی آن جامعه سهیم گردد؛ ولی خانواه ناسالم با تحویل افرادی نالایق به جامعه، سبب بحران در جامعه می گردد.[۲۶]

نقش تربیتی ازدواج
ازدواج سبب می شود که انسان سیر تکاملی خویش را با سرعت بیشتری بپیماید؛ زیرا انسان قبل از ازدواج با غرایز سرکشی چون غریزه جنسی روبه روست؛ از اینرو روح و روانی متلاطم دارد و تلاطم روحی وی، درک و فهم صحیح حقایق را برای او دشوار می سازد؛ اما پس از ازدواج که به تدریج از سرکشی غریزه شهوت کاسته می شود، شرایط بهتری نیز برای درک حقایق از ناحیه عقل فراهم می گردد؛ زیرا ازدواج، هم خود مرحله ای از رشد و شکوفایی عقلی است و هم با کاستن هیجانات انسان و کشمکش های روحی، راه فعالیت ذهنی صحیح را برای انسان باز می کند؛با فعال سازی ذهن، انسان قادر به درک صحیح حقایق می شود و درک صحیح حقایق نیز سبب مسؤولیت پذیری انسان می گردد و مسؤولیت پذیری نیز او را به سوی دیگر دوستی، ایثار و فداکاری سوق می دهد به همین دلیل از خود خواهی فاصله می گیرد؛[۲۷]با تولد فرزند نیز مسؤولیت پذیری و دیگر دوستی وی شدت می یابد و این امر سبب می شود که او در جهت خیر و سعادت خانواده تلاش فراوانی کند؛ تلاشی که علاوه بر سعادت خانواده، تکامل وی را نیز به همراه دارد.[۲۸]

نقش تربیتی والدین
فرزند از اولین مراحل رشد تا مرحله اجتماعی شدن توجه زیادی به روابط غیر کلامی به خصوص روابط غیر کلامی والدین دارد؛[۲۹] و بسیاری از امور اخلاقی، علمی و اجتماعی را مستقیما" از والدین می آموزد.[۳۰]
اگر والدین با شیوه های مناسب تربیتی آشنا شوند و حتی المقدور از آن ها در زندگی خویش و تربیت فرزندان بهره گیرند در تربیت فرزند خویش بیشتراز هر معلم و مربی موفقیت کسب خواهند نمود؛ زیرا روابط والدین با فرزندان از نظر کیفی و کمیت منحصر به فرد است و ارتباطات عاطفی بین آن ها با دیگر ارتباطات انسانی قابل مقایسه نمی باشد.[۳۱] رابطه عاطفی والدین و فرزندان، نشاط بخش و آرامش دهنده و منشأ برقراری روابط عاطفی مناسب فرزند با افراد جامعه وبا همسر آینده خویش می باشدو محرومیت فرزند از رابطه عاطفی مناسب با والدین پیامدهای زیانباری دارد که برخی از این پیامدها درافرادی که والدین آنها از یکدیگر جدا شده اند، قابل مشاهده است.[۳۲]

هماهنگی والدین
 از آنجا که دست یابی به اهداف ازدواج مستلزم صفا و صمیمیت و هماهنگی در خانواده است؛[۳۳] تربیت صحیح در خانواده نیزمنوط به هماهنگی در خانواده است، پس می توان گفت: هماهنگی والدین در خانواده، زمینه ساز هماهنگی در تربیت فرزند و وصول به آرمان های ازدواج می باشد.[۳۴] اصلی ترین اموری که مستلزم هماهنگی والدین در خانواده می باشد عبارتند از:
۱-هماهنگی در اهداف و آرمان های تربیت
۲-آشنایی و یکسان سازی اهداف تربیتی یکدیگر
۳-هماهنگی در روش های تربیتی
۴-هماهنگی در نگرش منطقی به زندگی
۵-هماهنگی انتظارتی متناسب با ظرفیت فرزند[۳۵]

دلایل ناهماهنگی والدین
ناهماهنگی بین والدین سبب بی حاصل شدن تلاش های تربیتی آن ها می گردد و آشنایی با اموری که سبب ناهماهنگی بین آن ها می شود ازپیامدهای این امر جلوگیری می کند.[۳۶]
برخی امور در پدید آمدن هماهنگی نقش بازدارند ه ای ایفا می کنند؛ این امور عبارتند از:
۱--عدم سنخیت فکری زوجین
۲-تحقیر مقام مادری
۳-محرومیت از عاطفه همسر
۴- ناکامی هر یک از والدین[۳۷]
پیامدهای ناهماهنگی والدین
والدین تلاش می کنند که دائما" شایسته تر از قبل با فرزند خود رفتار کنند؛ بنابراین می توان گفت: پدر ومادر با طرح وبرنامه ای از پیش تعیین شده، فرزند خود را به کام بدبختی و شقاوت سوق نمی دهند؛ اما در هر حال ناهماهنگی های والدین در خانواده پیامدهایی دارد که به اشکال زیر جلوه گر می شود:[۳۸]
۱-احساس تقصیر و گناه در فرزند
۲-تقویت احساس بی اعتمادی نسبت به والدین
۳-درون گرایی و در خود فرو رفتن
۴- عدم تمایل به ازدواج و تشکیل خانواده
۵- ناتوانی در تشخیص ارزش ها
۶- توجیه اعمال ناشایست در پرتو حمایت یکی از والدین[۳۹]

نقش تربیتی وراثت
پدر ومادر هردو در تشکیل سلول تخم نقش دارند ، ولی پس از تشکیل این سلول ، نقش اصلی در رشد و نمو جنین به عهده ی مادر می باشد.[۴۰]
بنابر این می توان گفت: گام اول در تربیت فرزند ، انتخاب همسری صالح وشایسته است ؛ زیرا علاوه براینکه برخی از ویژگی های او به فرزند ، منتقل می گردد؛ در فراهم آوردن محیط مناسب برای تربیت فرزند نیز تأثیرات بسزایی دارد[۴۱]  
نقش وراثت در انتقال صفات
براساس علم ژنتیک، نیمی از ویژگی های وراثتی از طریق پدر ونیمی دیگر از طریق مادر، به فرزند انتقال می یابد[۴۲] بنابراین منظور از وراثت، انتقال ویژگی های پدر و مادر به فرزند در اثرلقاح می باشد.[۴۳]
روزی حلال و شایستگی والدین تأثیر بسزایی در پاکی اصلاب آن ها خواهد داشت، بنابراین فرزندان چنین والدینی نیز صالح خواهند بود؛ در حالی که روزی حرام و بی لیاقتی والدین موجب ناپاکی صلب های ایشان می گردد و این امر زمینه تولد فرزندانی ناصالح را فراهم می آورد.[۴۴]
 
تأثیر وراثت در تربیت
انتخاب همسری شایسته، زمینه وراثتی مطلوبی در جهت تولد و تربیت فرزند پدید می آورد و از گام های اساسی تربیت فرزند به حساب می آید؛ زیرا انسان برخی از ویژگی های خویش را به اجباراز طریق وراثت دریافت می نماید. [۴۵]
طغیان انسان در برابر عوامل تربیتی
اگرچه برخی امورنظیر وراثت و محیط در تربیت تأثیر گذار می باشند؛ امادر عین حال انسان می تواندعلیه محدودیت هایی که این امور برای او ایجاد می کنند طغیان نماید.[۴۶]

مصادیق طغیان تربیتی در تاریخ
در تاریخ زندگی بشرافرادی وجود داشته اند که عواملی همچون وراثت و محیط ، نقش مؤثری درتربیت و شکوفایی استعدادهای آن ها نداشته است و قرآن به برخی از این افراد اشاره نموده است؛ این افراد عبارتند از:
۱-فرزند حضرت نوح ( علیه السلام )
۲-همسران حضرت نوح و لوط ( علیهما السلام )
۳-همسر فرعون
دلایل عدم تأثیر عوامل تربیتی از منظر قرآن
هرگونه نظام آشکار یا پنهانی که برعوالم موجودات حاکم است، به طور حتم بر زندگی بشرنیزحکمفرما می باشد؛[۴۷] با توجه به برخی قوانین حاکم بر عالم، می توان گفت: اموری که سبب تأثیر ناپذیری انسان از عوامل تربیتی می گردند؛ عبارتند از:  
۱-قابلیت قابل
۲-خواست و قدرت پروردگار
۳-غیر صلبی بودن فرزند

پیشنهادات
شایسته است در تربیت افراد، زمینه های تربیتی آنها در نظر گرفته شود تا تربیت با موفقیت همراه گردد؛ بنابراین اگر صاحب نظران علوم قرآنی با استخراج و استنباط صحیح نکات تربیتی قرآن و روایات وارده شده از ائمه معصومین ( علیهم السلام ) و آگاهی نسبت به شیوه های تربیتی مورد نظر متخصصان علوم تربیتی راهکارهای عملی مناسب تربیت اسلامی جهت استفاده مجریان امور تربیتی و خانواده و سایر افراد جامعه ارائه نمایند؛ بستر مناسبی برای عملی شدن تربیت اسلامی در جامعه فراهم خواهد آمد
 
خاتمه و نتیجه گیری
فراهم آوردن زمینه های مناسب سبب می شود که استعداهای درونی و نهفته انسان در جهت رسیدن به کمال شکوفا گردد.
برخی امورنظیر وراثت و محیط برروند تربیت و شکوفایی استعدادهای انسان تأثیر گذار می باشند اما هر انسانی از قابلیتها و شرایط درونی منحصر به فردی نیز برخوردار است که می تواند مانع ازتأثیرات عوامل تربیتی گردد؛ یعنی تأثیرات عوامل تربیتی در جهت شکوفایی استعدادهای درونی انسان منوط به آمادگی ها و استعداد های درونی منحصر به فرد می باشد.
 

فهرست منابع:
-جباران، محمد رضا، درسنامه علم اخلاق، چاپ چهارم، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۶.
-حسینی شاه عبد العظیمی، حسین بن احمد،   تفسیر اثناعشری، چاپ اول، تهران، انتشارات میقات، ۱۳۶۳ .
-حسینی همدانی، محمدحسین، انوار درخشان، محقق محمد باقر بهبودی، چاپ اول،  تهران،  ناشر کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق
-سادات، محمد علی، اخلاق اسلامی، چاپ چهاردهم، تهران، ناشر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، ۱۳۷۳.
-سالاری فر، محمد رضا، در آمدی بر نظام خانواده در اسلام، چاپ دوم، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۸.
----------، آشنایی با روان شناسی، چاپ اول، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۹.
-شرفی،  محمدرضا،  تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی، چاپ دوم، مؤسسه نشر پنجره، ۱۳۸۱.
----------، با فرزند خود چگونه رفتار کنیم؟‌، چاپ اول،  تهران،  انتشارات دانشگاهی دانشگاه تهران، ۱۳۷۱.
-طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸.
-قرشی،  علی اکبر،  تفسیر احسن الحدیث، چاپ سوم، تهران، ناشر بنیاد بعثت، ۱۳۷۷ .
-مطهری،  مرتضی،  انسان در قرآن، چاپ هشتم، انتشارات صدرا،  ۱۳۷۳.
----------،  انسان وایمان، چاپ هشتم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۱.
----------، بیست گفتار، چاپ هفتم،  انتشارات صدرا، ۱۳۷۰.
----------،  حکمتها واندرزها، چاپ سوم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۳.
----------، نظام حقوق زن در اسلام، چاپ پنجاهم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸.
 -موسوی همدانی، محمد باقر،  ترجمه تفسیر المیزان، چاپ پنجم، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۳۷۴.
-مهیار، رضا، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، بی جا، بی تا
-نصرتی، علی اصغر، نظام سیاسی اسلام، چاپ نهم، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۹۰.
-نصری، عبدالله، مبانی انسان شناسی در قرآن، چاپ اول، بی جا،  انتشارات مؤسسه تحقیقاتی وانتشارای فیض کاشانی،۱۳۷۲.
 
[۱]- رضا، مهیار، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، بی جا، بی تا، ص ۲۲۲  
[۲]- محمد علی،  سادات، اخلاق اسلامی، چاپ چهاردهم، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها،۱۳۷۳، ص۷   
[۳]- مرتضی، مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، چاپ پنجاهم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۸، ص  ۱۴۵
[۴]- محمد رضا، سالاری فر، در آمدی بر نظام خانواده در اسلام، چاپ دوم، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۸، ص ۲۱۱
[۵]- مرتضی، مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، همان، ص  ۱۴۶  
[۶]- محمد رضا، سالاری فر، آشنایی با روان شناسی، چاپ اول، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۹، ص۳۹  
[۷]- علی اکبر، قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ج ۶   ، چاپ سوم، تهران، ناشر بنیاد بعثت، ۱۳۷۷ شمسی، ص۴۰۷
[۸]- محمد باقر، موسوی همدانی، ترجمه تفسیر المیزان،ج۱۴، چاپ پنجم، قم، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۷۴، ص۰۲۳۲
[۹]- محمدحسین، حسینی همدانی، انوار درخشان، محقق محمد باقر بهبودی، ج۲، چاپ اول، تهران، ناشر کتابفروشی لطفی، ۱۴۰۴ق، ص۳۵۷
[۱۰]- همان، ج۲۰، ص ۱۹۸   
[۱۱]- محمد علی،  سادات، همان کتاب، ص ۲۷
[۱۲]- محمد رضا، جباران، درسنامه علم اخلاق، ج ۱، چاپ چهارم، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۸۶، ص ۱۸   
[۱۳]- مرتضی، مطهری، حکمتها واندرزها، چاپ سوم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۳، ص ۲۲۳
[۱۴]- مرتضی، مطهری ،انسان در قرآن ،چاپ هشتم ،انتشارات صدرا، ۱۳۷۳،ص ۳۸  
[۱۵]- مرتضی، مطهری، بیست گفتار ، چاپ هفتم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۰، ص ۱۲۲
[۱۶]- مرتضی، مطهری،انسان در قرآن، همان، ص ۳۷
[۱۷]- حسین بن احمد، حسینی شاه عبد العظیمی، تفسیر اثناعشری، ج ۱ ، چاپ اول، تهران، انتشارات میقات، ۱۳۶۳، ص۴۴۷
[۱۸]- عبدالله،  نصری، مبانی انسان شناسی در قرآن، چاپ اول، بی جا،  انتشارات مؤسسه تحقیقاتی وانتشارای فیض کاشانی، ۱۳۷۲، ص ۳۷۶
[۱۹]- همان، ص ۴۱۳
[۲۰]- همان، ص ۳۶۷
[۲۱]- محمدرضا، شرفی، تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی، چاپ دوم، مؤسسه نشر پنجره، ۱۳۸۱، ص ۹۶
[۲۲]- علی اصغر، نصرتی، نظام سیاسی اسلام، چاپ نهم، قم، ناشر مرکز نشر هاجر، ۱۳۹۰، صص ۱۴۳ و۱۳۷-۱۳۶
[۲۳]- محمدرضا، شرفی، تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی، همان ، صص ۹۶-۹۵   
[۲۴]- عبدالله،  نصری، همان کتاب، ص ۴۱۳
[۲۵]- همان، ص۴۱۵
[۲۶]- محمد رضا، سالاری فر، در آمدی بر نظام خانواده در اسلام، همان ، ص ۴۹  
[۲۷]- محمد رضا، جباران، همان کتاب، صص ۱۹۵-۱۹۴   
[۲۸]- همان، ص ۱۹۵  
[۲۹]- محمد رضا، سالاری فر، در آمدی بر نظام خانواده در اسلام، همان، ص ۱۳۸
[۳۰]- همان، ص ۱۳۳
[۳۱]-همان، ص ۱۳۳
[۳۲]- همان، ص ۹۰    
[۳۳]- محمدحسین، حسینی همدانی، همان کتاب، ج ۲، ص ۲۱۴
[۳۴]- محمد رضا، شرفی، با فرزند خود چگونه رفتار کنیم؟‌، چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاهی دانشگاه تهران، ۱۳۷۱، ص ۱۲۵  
[۳۵]- همان، ص ۱۲۶   
[۳۶]- همان، ص ۱۲۷  
[۳۷]-همان، صص ۱۲۹-۱۲۷
[۳۸]- همان، صص ۱۳۴-۱۳۳  
[۳۹]-همان، صص ۱۳۵-۱۳۴
[۴۰]- محمدحسین، حسینی همدانی، همان کتاب، ج ۲ ، ص ۲۱۸
[۴۱]- محمدرضا، شرفی، تربیت اسلامی با تأکید بر دیدگاههای امام خمینی، همان، صص۸۳-۸۲
[۴۲]- همان، صص ۱۲۹-۱۲۸
[۴۳]- محمد رضا، سالاری فر، آشنایی با روان شناسی، همان، ص ۳۹
[۴۴]- عبدالحسین، طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج ۵ ، چاپ دوم، تهران، انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ ، ص ۳۴۶   
[۴۵]- مرتضی، مطهری،انسان در قرآن، همان، ص ۳۷
[۴۶]-مرتضی، مطهری، انسان وایمان، چاپ هشتم، انتشارات صدرا، ۱۳۷۱، صص۳۰-۲۹  
[۴۷]- محمدحسین، حسینی همدانی، همان کتاب، ج ۶ ، صص ۳۷۹-۳۷۸

منبع: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم

Copyright 1999-2017 All rights are reserved to Aalulbayt Global Information Center