پـس از رحـلـت پـيامبر اكرم (ص ) و پذيرفته نشدن مصحف على (ع ), علاوه بر زيد,عده ديگرى از بـزرگـان صحابه به جمع قرآن پرداختند از جمله : عبداللّه بن مسعود,ابى بن كعب , مقدادبن اسود, سالم مولى ابى حذيفه , معاذبن جبل و ابوموسى اشعرى.
گويند: نخستين كسى كه سوره هاى قرآن را مـرتـب نمود, سالم مولى ابى حذيفه بودوقتى قرآن جمع آورى و روى اوراق نوشته شد, آن گاه خود و هم دستانش گرد هم آمدند و درباره نام آن به شور نشستند برخى نام ((سفر)) را پيشنهاد كـردنـد, سالم وديگران آن را نپسنديدند, زيرا نام كتاب هاى يهود است سپس سالم عنوان مصحف راپـيـش نـهاد كرد و گفت : همانند اين كتاب (صحيفه هاى جمع شده ) را در حبشه ديدم كه آن را ((مـصـحـف )) مـى گـفـتـنـد هـمـه حـاضـران نـام مـصـحـف را براى صحيفه هاى جمع شده پذيرفتند[۱] در اين جا به معرفى برخى از مصاحف صحابه و ويژگى هاى آن ها اشاره مى شود:
مصحف ابن مسعود
مصحف ابن مسعود داراى ويژگى هاى زير بود:
۱. ترتيب سوره ها چنين بود: سبع طوال , مئين , مثانى , حواميم , ممتحنات ومفصلات .
۲. اين مصحف ۱۱۱ سوره داشت , زيرا فاقد سوره حمد و سوره هاى معوذتين بود او بر اين عقيده
بود كـه ثبت سوره ها در مصحف براى حفظ آن از پراكندگى و گم شدن است و سوره حمد به جهت تكرار قرائت آن در نمازها هرگز گم نمى شود[۲] يا آن كه سوره حمد عدل قرآن است و نبايد جـز قـرآن آورده شـود امـا دلـيـل نـيـاوردن دو سـوره مـعـوذتين اين بود كه اين دو سوره را جز قـرآن نمى دانست بلكه دعاى چشم زخم (باطل السحر) مى دانست كه از جانب خدا برپيامبر وحى شد, تا براى سلامتى حسنين آن را بخواند و آنان را از چشم زخم محفوظ دارد او هرگاه مى ديد كه در مـصـحفى اين دو سوره را نوشته اند, آن را پاك مى كرد و مى گفت : ((غير قرآن را با قرآن خلط نكنيد و هرگز در نماز اين دو سوره رانمى خواند)).[۳]
۳. صـاحـب كـتاب الاقناع روايتى نقل كرده كه در آن آمده است در مصحف ابن مسعود براى سوره برائت ((بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)) ثبت شده بود سپس مى نويسد:نبايد آن را معتبر دانست.[۴]
۴. ايـن مـصـحف در بسيارى از آيات و كلمات قرآنى با مشهور مخالفت دارد, زيرا ابن مسعود بر اين بـاور بـود كه مى توان كلمات قرآن را به مترادف آن تبديل كرد اومى گفت : ((هرگاه كلمه اى بر شـمـا دشوار باشد يا براى خواننده فهم آن مشكل آيد,مى توان آن را به كلمه ديگر كه سهل و واضح اسـت و مـعـناى آن را دارد, تبديل كرد))اوكلمه زخرف را به كلمه ذهب , و كلمه عهن را به كلمه صوف تبديل مى كرد زيرامعناى هر دو كلمه در هر دو موضع يكى است او در تعليم يك نفر اعجمى كـه تـلـفـظ كـلـمـه اثـيـم بـر وى دشـوار بود, تجويز كرد تا به جاى آن بگويد: ((إِنَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعَامُ الفاجر)) به جاى ((طَعَامُ الأثِيمِ)).[۵]
۵. ابـن مـسـعود در مصحف خود برخى كلمات را براى روشن شدن مراد آيه به كلمات ديگر تبديل مى كرد مثلا ((وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا))[۶] را به ((فاقطعوا ايمانهما)) تبديل كرد, زيـرا مـعلوم نبود مراد آيه كدام دست است و يا آيه ((وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ))[۷] را به صورت ((و اقيموالوزن باللسان )) ثبت كرده بود, زيرامعتقد بود اقامه وزن به واسطه زبانه ترازوست و يا آيه ((إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنْسِيًّا))[۸] را ((انى نذرت للرحمان صمتا)) ثبت كرده بود, زيرا روزه صمت (سكوت ) نذر كرده بود.[۹]
۶. او احـيانا الفاظى را به منظور شرح و تفسير در ضمن جمله ها و عبارات قرآن مى افزود اين گونه زوائد تفسيرى كه در كلام گذشتگان بسيار به چشم مى خورد, درمواردى بود كه موجب اشتباه با نص قرآنى نمى گرديد مثلا در آيه ((كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً[ فاختلفوا] فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ))[۱۰] افزودن ((فـاخـتـلفوا)) براى
روشن شدن اين مطلب بود كه بعثت انبيا پس از اختلاف بوده است[۱۱] بنابر نقل سيوطى از ابن مردويه ,ابن مسعود مى گفت : ((در زمان پيامبر اين آيه را اين گونه تلاوت مـى كـرديم :
((يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَمِنْ رَبِّكَ[ ان عليا مولى المؤمنين ] وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ))[۱۲] از اين موارد در مصحف ابن مسعود بسياراست كه بـراى روشـن شـدن مفهوم آيه , بر آيات افزوده شده است البته اين افزودن هاپرسش هايى از جمله مـسـالـه تـحريف را مطرح كرده است ولى بسيارى از اين نسبت هاقطعى نيست و احتمال دخالت سـيـاست در جعل و نسبت خلاف به ابن مسعودبسيار مى رود به ويژه كه وى مخالفت هايى با حكام وقـت داشـت از طرف ديگرمواردى از اين زيادت ها جنبه تفسيرى و توضيحى دارد و در آن زمان بـسـيـار مـتـداول بـوده اسـت كـه صحابه در كنار مصحف خود مطالب تفسيرى را مى نوشتند, و به ديگران نقل مى كردند تا مفهوم و پيام آيه در ميان مردم حفظ شود.[۱۳]
مصحف ابى بن كعب
ويژگى هاى مصحف ابى بن كعب به شرح ذيل است :
۱. تـرتيب سوره هاى مصحف ابى بن كعب تقريبا هم آهنگ با ترتيب مصحف ابن مسعود بود جز آن كه سوره يونس را پيش از دو سوره انفال و برائت قرار داده بودو نيز در تقديم و تاخير برخى سوره ها با آن تـفـاوت داشـت تـفـاوت ديگرى كه بامصحف ابن مسعود داشت آن كه مشتمل بر سوره حمد و معوذتين بود.
۲. ايـن مصحف دو سوره به نام هاى خلع و حفد بيش از مصاحف ديگر دارد اين دو دعاى قنوت اند و به گمان اين كه از سوره هاى قرآن است , در قرآن درج شده است .
دعـاى خـلع : ((بسم اللّه الرحمان الرحيم اللهم انا نستعين بك و نستغفرك و نثني عليك الخير و لا نكفرك و نخلع و نترك من يفجرك )).
دعـاى حفد: ((بسم اللّه الرحمان الرحيم اللهم اياك نعبد و لك نصلي و نسجد واليك نسعى و نحفد, نخشى عذابك و نرجوا رحمتك ان عذابك بالكفارملحق )).[۱۴]
۳. در ايـن مـصـحـف ميان دو سوره فيل و قريش ((بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ)) نيامده و آن دو, يك سـوره پنداشته شده است[۱۵] در روايات اهل بيت (ع ) نيز آمده است كه هر كس در نماز, سوره فـيل را بخواند بايد سوره قريش را نيز بخواند, ليكن با آوردن ((بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ))[۱۶] بـيـن دو سوره , يعنى اين دو سوره قرائتاً يك سوره محسوب مى شود, ولى از نظر ثبت در قرآن دو سـوره بـه حـسـاب مـى آيـد اين روايت عكس مصحف ابى بن كعب را ثابت مى كند بنابراين مصحف ابى بن كعب داراى۱۱۵ سوره بود.
۴. در ايـن مـصـحـف ابـتداى سوره زمر با ((حم )) شروع شده بود و در نتيجه حواميم اين مصحف به جاى هفت سوره , هشت سوره است.[۱۷]
۵. اين مصحف با مشهور, اختلاف قرائت داشت برخى كلمات به مترادف هاى آن ها تبديل شده است : آيـه ((قَالُوا يَا وَيْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا))[۱۸] به صورت ((من هبنا من مرقدنا))[۱۹] و آيه ((كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ))[۲۰] بـه صـورت ((مـروا فـيـه )) يا((سعوا فيه )) خوانده شـده اسـت[۲۱] بـرخـى كـلمات براى توضيح و تفسير آورده شده است : در آيه ((فَصِيَامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ [۲۲] [ مـتتابعات ] فِي الْحَجِّ)) كلمه افزوده شده[۲۳] براى معلوم كردن سه روز روزه مـتـوالـى اسـت و يـا در آيـه ((فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ [ الى اجل مسمى ] فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً))[۲۴] عبارت اضافه شده براى معلوم كردن اين است [۲۵] كه مقصود, نكاح متعه و انقطاعى است نه دائمى و يااين آيه را چنين خوانده است : ((إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكَادُ أُخْفِيهَا [ من نفسى فكيف اظهركم عليها] لِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا تَسْعَى)).[۲۶]
هـمان گونه كه درباره مصحف ابن مسعود بيان شد, نبايد گمان برد كه اين بيان هاى تفسيرى در مصاحف صحابه تحريف و زيادت كلمات و يا ترديد در قرآن هاى موجود را به دنبال داشته است البته بعدها اين روش متروك شد.
مصاحف غير معروف
از بـرخـى كـتـب قـرائات بـرمـى آيـد كـه اختلاف قرائت صحابه به دليل اختلاف درمصحف هاى جـمـع آورى شـده آن هـا بـود, زيرا در دوران عثمان براى يكسان نمودن مصاحف و از بين بردن اخـتلاف در قرائات , دستور جمع آورى مصحف ها داده شدتا منشا اختلاف از بين برود ابن خطيب مـى گويد: ((قرائات مختلف كه از رجال صدراول و صحابه منقول است در مصحف هاى آنان ثبت شـده بـود))[۲۷] اكـنـون بـه بـرخـى ازمـصـاحـف غير معروف به نقل از شواذ القراات اشاره مى كنيم :[۲۸]
مصحف ها ـ قرائت مشهور
۱. مصحف عايشه[۲۹]
حافظوا على الصلوات والصلاة الوسطى و صلاة العصر(ص ۱۵).ان يدعون من دونه الا اوثانا (ص ۲۹).انكم و ما تعبدون من دون اللّه حطب جهنم (ص ۹۳).اذ تلقونه (ص ۱۰۰).والذين ياتون ما اتوا و قلوبهم وجلة (ص ۹۰).ان اللّه و ملائكته يصلون على النبي يا ايها الذين آمنو صلوا عليه و سلموا تسليما و على الذين يصلون الصفوف الاول.[۳۰]
۲. مصحف معاذ بن جبل
الا ان ياتيهم اللّه في ظلل من الغمام والملائكة و قضا الامر (ص ۱۳).و من يكسب خطيئة (ص ۲۸).
ان الذين يكسبون الاثم (ص ۴۰).و باللّه لاكيدن (ص ۶۵).و اذا القوا منها مكانا ضيقا مقرنون (۱۰۴).يا قوم اتبعون اهدكم سبيل الرشاد(۱۳۲).[۳۱]ليلا يعلم اهل الكتاب (ص ۱۵۳).و ان كان ذا عسرة فنظرة الى ميسرة (ص ۱۷).و اني خفت الموالي من ورائي (ص ۸۳).
۳. مصحف ابوالدردا
لواطاعونا ما قتلوا (ص ۲۳).من بعد وصية يوصى بها او دين (ص ۲۵).قليلا ما تتذكرون (ص ۴۲).
بالغدو و الايصال (ص ۴۸).ما كان للنبى ان يكون له اسرى (ص ۵۰).ليخرج الناس من الظلمات الى النور (ص ۶۸).ما كان ينبغي لنا ان نتخذ من دونك من اوليا(ص ۱۰۴).من ازواجنا و ذرياتنا قرات اعين .
ما اخفى لهم من قرات اعين (ص ۱۱۸).ما كذب الفؤاد ما رآى (ص ۱۴۶).كعصف ماكول (ص ۱۸۰).
۴. مصحف عثمان
ان ربك هو الخالق العليم (ص ۷۱).و يهيالكم من امركم مرفقا(ص ۷۸).
۵. مصحف انس بن مالك .
ملك يوم الدين (ص ۱).فلا جناح عليه ان لا يطوف بهما(ص ۱۱).و المقيمون الصلاة (ص ۱۱).حتى يتطهرن فاذا تطهرن (ص ۱۴).كشجرة طيبة ثابت اصلها(ص ۶۸).اني نذرت للرحمان صوما و صمتا(ص ۸۴).
قرائت مشهور
حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى (بقره , ۲۳۸).إِنْ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ إِلا إِنَاثًا (نسا, ۱۱۷).إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ (انبيا, ۹۸).إِذْ تَلَقَّوْنَهُ (نور,۱۵).وَالَّذِينَ يُؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ (مؤمنون ,.۶۰).إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا (احزاب , ۵۶).وَقُضِيَ الأمْرُ (بقره , ۲۱۰).وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً (نسا, ۱۱۲).إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الإثْمَ (انعام ,۱۲۰).وَتَاللَّهِ لأكِيدَنَّ (انبيا, ۵۷).وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ (فرقان , ۱۳).يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ (غافر, ۳۸).لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا (آل عمران ,۱۶۸).مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ (نسا, ۱۲).قَلِيلا مَا تَذَكَّرُونَ (اعراف , ۳).بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ (اعراف , ۲۰۵).مَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَنْ يَكُونَ لَهُ أَسْرَى (انفال , ۶۷).لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ (ابراهيم ,۱).مَا كَانَ يَنْبَغِي لَنَا أَنْ نَتَّخِذَ مِنْ دُونِكَ مِنْ أَوْلِيَاءَ (فرقان , ۱۸).مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ (فرقان , ۷۴).مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ (سجده , ۱۷).مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى (نجم , ۱۱).كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ (فيل , ۵).إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ (حجر, ۸۶).وَيُهَيِّئْ لَكُمْ مِنْ أَمْرِكُمْ مِرفَقًا (كهف ,۱۶).لِئَلا يَعْلَمَ أَهْلُ الْكِتَابِ (حديد, ۲۹).وَإِنْ كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ (بقره , ۲۸۰).وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِنْ وَرَائِي (مريم , ۵).مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ (حمد, ۴).فَلا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِمَا (بقره , ۱۵۸).وَالْمُقِيمِينَ الصَّلاةَ (نسا, ۱۶۲).حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ (بقره , ۲۲۲).كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ (ابراهيم ,۲۴).إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا (مريم , ۲۶).
محمد هادی معرفت-علوم قرآنى
---------------------------------------------------------
پاورقی :
۱. ر ك : الـكـامـل فـي التاريخ , ج۳ , ص ۵۵ الاتقان , ج۱ , ص ۵۸ مصاحف سجستانى , ص ۱۴ ـ ۱۱ پـوشـيـده نـمـانـد كـه قـرآن , نام ((مايقرا)) آن چه خوانده مى شود است آن گاه كه در صحيفه ها به صورت كتاب درآمد نام مصحف به خود گرفت .
۲ ابن قتيبه , تاويل مشكل القرآن , ص ۴۹ ـ ۴۸..
۳. الدر المنثور, ج۶ , ص ۴۱۷ ـ ۴۱۶ فتح البارى , ج۸ , ص ۵۸۱.
۴. الاتقان , ج۱ , ص ۶۵.
۵. دخان ۴۴ : ۴۴ ر ك : حموى , ياقوت , معجم الادبا, ج۴ , ص ۱۹۳ تفسير كبير رازى , ج۱ , ص ۲۱۳ تفسيرطبرى , ج۱۵ , ص ۱۶۳ و ج۲۳ , ص ۹۶ تاويل مشكل القرآن , ص ۲۴.
۶. مائده۵ : ۳۸.
۷. الرحمان ۵۵ : ۹.
۸. مريم۱۹ : ۲۶.
۹. ر ك : تـفـسير طبرسى , ج۸ , ص ۴۲۱ الكشاف , ج۱ , ص ۴۵۹ ابوحامد غزالى , احيا علوم الدين , ج۲ ,ص ۷۷شـمـس الـدين الذهبى , تذكرة الحفاظ, ج۱ , ص ۳۴۰ الاتقان , ج۱ , ص ۴۷ صحيح بخارى , ج۶ , ص ۲۲۸.
۱۰. بقره۲ : ۲۱۳.
۱۱. الكشاف , ج۱ , ص ۲۵۵.
۱۲. مائده۵ : ۶۷ ر ك : الدر المنثور, ج۲ , ص ۲۹۸.
۱۳. ر ك : التمهيد, ج۱ , ص ۳۲۲ ـ ۳۲۰.
۱۴. الاتقان , ج۱ , ص ۶۵.
۱۵. همان , ج۱ , ص ۶۵ ـ ۶۴.
۱۶. وسايل الشيعة , ج۴ , ابواب القراة في الصلاة , باب ۱۰.
۱۷. الاتقان , ج۱ , ص ۶۴.
۱۸. يس ۳۶: ۵۲.
۱۹. تفسير طبرسى , ج۸ , ص ۴۲۸.
۲۰. بقره۲ : ۲۰.
۲۱. الاتقان , ج۱ , ص ۴۷.
۲۲. بقره۲ : ۱۹۶.
۲۳. الكشاف , ج۱ , ص ۲۴۲.
۲۴. نسا۴: ۲۴.
۲۵. تفسير طبرى , ج۵ , ص ۹.
۲۶. طه ۲۰: ۱۵ ر ك : ابن خالويه , شواذ القراات , ص ۸۷.
۲۷. الفرقان في جمع و تدوين القرآن , ص ۱۱۰.
۲۸. با شماره صفحات آن كه در كنار هر قرائت آورده شده .
۲۹. در صـحيح بخارى آمده است كه شخصى عراقى مصحف عايشه را خواست تا از آن نسخه اى بردارد معلوم مى شود كه عايشه نيز مانند ديگران مصحف گردآورده اى داشت كه مخصوص خود او بود (صحيح بخارى ,ج۶ , ص ۲۲۸ فتح الباري , ج۹ , ص ۳۶).
۳۰. الاتقان ج۳ , ص ۷۳.
۳۱. ابن خالويه مى گويد: ((رشاد وصف مبالغه است و مقصود خداست )).