سید محمد مرتضوی
چکیده
شیعه در التزام به مکتب اهل بیت (ع) و پیروی از آن از استدلال به کتاب، سنت و عقل بهرة وافری جسته است. از جمله آیاتی که شیعه دربارة امامت بلافصل حضرت امیرالمؤمنین (ع) به آن استدلال کرده آیة ولایت است. استدلال شیعه به این آیه بر مقدماتی استوار می باشد، یکی از آن مقدمات نزول آیة یاد شده دربارة ان حضرت است.
باید توجه داشت که شأن نزول بعضی از آیات، تأثیر مهمی در فهم آنها دارد به گونه ای که بدون توجه به شأن نزول، مقصود از آیه حاصل نخواهد شد. از طرفی، مخالفان اندیشة شیعه دربارة شأن نزول آیة یاد شده شبهاتی ایراد کرده اند. از جمله، گفته اند که آن راویانی که نزول آیة یاد شده را دربارة امام علی (ع) نقل کرده اند همه شیعه می باشند و روایت آنان اعتبار ندارد!
این مقاله درصدد است با بررسی منابع حدیثی و رجالی اهل سنت ملاک پذیرش روایت را به دست آورد و این که آیا شیعه بودن راوی مضر به وثاقت اوست یا نه و این که راویان نزول آیة یاد شده کیستند؟ بنابراین، روش تحقیق، روش توصیفی، تحلیلی خواهد بود و بر اساس منابع متقن اهل سنت استوار می اشد. بر اساس بررسیهای انجام شده در منابع اهل سنت نه ملاک پذیرش روایت سنی بودن است و نه شیعه بودن مضر به وثاقت راوی است. گذشته از آن، روایان حدیث نزول آیة یاد شده دربارة امام علی (ع) چندین نفر از صحابهاند که بر اساس مبنای مشهور اهل سنت همه عادلند و باید حدیث آنان را پذیرفت.
کلیدواژه ها :
کتاب، سنت، فریقین، صحابه، تابعین، وثاقت، حدیث، سبب نزول، آیة ولایت.
____________________________________
* ـ تاریخ وصول:۸/۷/۸۲ تاریخ تصویب نهایی:۱۲/۱۲/۸۳.
گفته اند که روایان روایاتی که دلالت می کند بر اینکه آیة « انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا...» در حق امام علی(ع) نازل شده است تنها از شیعیانند و آنان بر اساس هوی و هوس این روایات را ساخته اند، زیرا از آیات قبل و بعد این آیه روشن است که دربارة امام نازل نشده است.این شبهه در برخی از منابع آمده است(دروزه،۱۱/۱۳۳؛ طنطاوی،۴/۲۰۰).
در این کلام سه شبهه مطرح میباشد که باید هر یک به طور مستقل مورد بررسی قرار گیرد که در اینجا تنها شبهة تشیع راویان را مورد نقد و بررسی قرار خواهیم داد. در یک تقسیم کلی راویان حدیث نزول آیة مذکور و شأن نزول آن به دو گروه تقسیم میشوند: الف) صحابه؛ ب) تابعین.
الف- صحابه
قبل از نقل روایت از طریق اصحاب لازم است دربارة اعتماد اهل سنت به سخن صحابه، بگوییم که ایشان معتقدند که همة صحابه عادلند(عسقلانی، الاصابه،۱/۶؛ آمدی ۲/۱۰۲؛ خطیب بغدادی، ۴۸-۴۹).
با توجه به این دیدگاه، اگر یک نفر از آنان نزول این آیه را دربارة امام علی(ع) نقل کند کافی است، تا چه رسد به اینکه چندین نفر نقل کنند. اکنون این روایت را از قول اصحاب نقل می کنیم:
۱- امام علی(ع)
به لحاظ تقدّم در اسلام و فضیلت در علم، تقوا، جهاد و ... در میان صحابه، امام علی(ع) برجسته است و اگر ما بخواهیم اعتقاد خودمان را دربارة ارزش و اعتماد به کلام مولی امام علی(ع) بیان کنیم، بسیار طولانی خواهد شد(رش مرتضوی، مذکور در بخش منابع). و تنها به نقل قول یکی از علمای مشهور اهل سنت یعنی ابن ابی الحدید اکتفا می کنیم. او در این زمینه می گوید: همان طور که سخن رسول خدا(ص) را حق می دانیم سخن امام علی(ع) را نیز حق می دانیم و همان گونه که به رفتار رسول خدا(ص) استدلال می کنیم به رفتار امام علی(ع) نیز استدلال می کنیم و همچنان که اطاعت از رسول خدا را واجب می دانیم اطاعت از امام علی(ع) را نیز واجب می دانیم و هر گاه نزد ما ثابت شود که امام علی(ع) از کسی بیزاری جسته است ما نیز از او بیزاری می جوییم؛ آن شخص هر که می خواهد باشد(ابن ابی الحدید،۲۰/۳۵).
علمای اهل سنت که نزول این آیه دربارة امام علی(ع) را از قول ایشان نقل کردهاند دو گروه می باشند:
الف- گروهی که بدون ذکر سند روایت، آن را از امام نقل کرده اند (زحیلی،۶/۲۳۲؛ بیضاوی،۲/۳۳۸؛ جزائری۱۰/۶۴۴ و منابع دیگر).
ب- گروهی که با ذکر سلسلة سند تا امام، روایت را از قول امام نقل کرده اند(ابن کثیر،۲/۶۷؛ حسکانی،۱/۲۲۶ و منابع دیگر).
۲- عبدالله بن عباس
یکی از راویان حدیث نزول آیه در شأن امام، عبدالله بن عباس است.
ابن عباس را به سبب وسعت معلوماتش دریا و حبر امت می گفتند(ابن اثیر۳/۲۹۱).
ابوالحسن مدائنی از ابی بکرة نقل می کند که ابن عباس از نظر هیبت، دانش، پوشش ظاهری، زیبایی و کمالات نفسانی همانندی در عرب نداشت(عسقلانی، ۴/۹۰). این مسئله مورد اتفاق است که رسول خدا(ص) دربارة او دعا کرده است و به برکت دعای آن حضرت او به چنان مقام علمی رسیده است که از وی به حبر امت و ترجمان القرآن یاد می کنند. (زرکلی، ۴/۹۵).
عبدالله بن عمر به او می گفت که رسول خدا از خدا خواسته است که دینشناسی و دانش تأویل قرآن را به او اعطا فرماید(عسقلانی، همان جا).
بنابراین، چه دیدگاه مشهور اهل سنت دربارة صحابه را بپذیریم و چه صحابه را مثل بقیة افراد قابل جرح و تعدیل بدانیم، وثاقت ابن عباس مورد اتفاق همه است. نزول آیة مورد بحث دربارة امام به نقل از ابن عباس در شماری از منابع و مصادر مهم آمده است(قنوجی، ۳/۴۵۳؛ قرطبی،۶/۲۱؛ آلوسی، ۶/۱۶۷ و منابع دیگر).
۳- ابوذر غفاری
دانشمندان اهل سنت او را ستوده اند، از جمله ابن اثیر دربارة او می گوید که در اوائل اسلام، زمانی که رسول خدا در مکه بود، ابوذر اسلام آورد، او چهارمین یا پنجمین نفری است که اسلام آورده است. سه سال قبل از بعثت نیز موحد بود و با رسول خدا بر این اساس بیعت کرد که سرزنش هیچ سرزنش گری در راه خدا مانع او نشود و همیشه حق را بگوید گرچه تلخ باشد(ابن اثیر، ۱/۵۶۳). ابن حجر او را زاهدی مشهور و راست گفتار خوانده است(۷/۶۰). عبدالله بن عمر می گوید: « از رسول خدا شنیدم که می فرمود: زمین نروید و آسمان سایه نیفکند بر راستگوتر از ابوذر»(همو، ۷/۶۲).
با توجه به ویژگیهایی که از ابوذر در روایات و کتب یاد شده است، اگر نزول آیة یاد شده را دربارةامام جز ابوذر راوی دیگری نقل نمی کرد، لازم بود آن را بپذیریم،تا چه رسد به اینکه چندین صحابی همانند او نقل کرده اند. نزول آیه به نقل از ابوذر در منابع بسیاری آمده است(نیشابوری، ۴/۲۸۴؛ ثعلبی، ۴/۸۱ و منابع دیگر).
۴- عماربن یاسر
یکی از اصحاب جلیل القدر است. ابن اثیر او را چنین وصف می کند: «عمار از پیشگامان در اسلام آوردن می باشد و مادرش سمیّه اولین شهید در راه خدا می باشد»(۴/۱۲۲).
ابن حجر در وصف وی می نویسد که « در حالی که عمار و پدرش شکنجه میشدند، رسول خدا(ص) که آنان را می دید، می فرمود آل یاسر صبر کنید، وعده گاه شما بهشت است»(۴/۲۷۳).
رسول خدا(ص) در روایتی عمار را محور تشخیص حق و باطل قرار داده است که بدون تردید عمار به دست یک گروه سرکش کشته خواهد شد(همو، ۴/۲۷۴).
یک از راویان حدیث نزول آیة مذکور در شأن امام علی(ع) عمار بن یاسر میباشد که در منابع بسیاری این حدیث به نقل از وی آمده است(سلطان العلماء، ۱/۳۹۳؛ سیوطی، اسباب، ۱۴۸).
۳- مقداد بن اسود
مقداد پسر عمرو معروف به مقداد پسر اسود از پیشگامان در اسلام می باشد. وی به حبشه مهاجرت کرد و سپس به مکه بازگشت و در جنگ احد و دیگر جنگهای رسول خدا(ص) شرکت داشت. او صاحب فضائل بسیاری است(ابن اثیر، ۵/۲۴۲).
ابن حجر می نویسد که مقداد دو بار هجرت کرد و در جنگ بدر و بقیه جنگها حضور داشت(عسقلانی، ۶/۱۳۳). رسول خدا دربارة مقداد فرموده است که خداوند به من دستور داده است که چهار تن را دوست داشته باشم و به من خبر داده است که او نیز آنان را دوست دارد. آن چهار تن عبارتند از علی، مقداد، ابوذر و سلمان (همو، ۶/۱۳۴).
یکی از راویان حدیث نزول آیة مورد بحث در شأن امام علی(ع) مقداد می باشد که روایت منقول از وی در دو منبع آمده است(سلطان العلماء، همان جا؛ حسکانی، ۱/۲۲۸).
۴- غالب بن عبدالله
هنگام فتح مکه رسول خدا او را با شصت سوار برای آماده کردن راه سپاه فرستاد(ابن اثیر، ۴/۳۲۱).
یکی از راویان حدیث نزول آیه در شأن امام علی(ع) غالب بن عبدالله می باشد
(ابن جوزی، ۲۴).
۵- جابربن عبدالله انصاری
هنگام کودکی همراه پدرش در پیمان عقبة دوم مردم مدینه با رسول خدا حضورداشت و در هجده جنگ همراه رسول خدا بود و در جنگ صفین همراه امام علی(ع) بود و در پایان عمر نابینا شد. او از کسانی است که روایت بسیاری دارند و برای حفظ سنت رسول خدا کوشا بود(ابن اثیر، ۱/۴۹۳). ابن حجر از هشام بن عروة نقل می کند که مردم از جابر بن عبدالله در مسجد رسول خدا، علم می آموختند(عسقلانی، ۱/۲۲۳). برخی از منابع روایت یاد شده را به نقل از جابر آورده اند.(سلطان العلماء، همان جا؛ حسکانی، ۱/۲۲۴).
۳- عبدالله بن سلام
نام عبدالله قبل از اسلام حصین بود و هنگامی که مسلمان شد رسول خدا نام او را به عبدالله تغییر داد. عبدالله هنگامی که رسول خدا به مدینه مهاجرت کرد اسلام آورد.(ابن اثیر، ۳/۲۶۵). در شماری از منابع روایت مزبور به نقل از وی آمده است(فخر رازی، ۴/۳۸۴؛ نیشابوری، ۴/۲۸۴).
۴- اسلم ابورافع
نام ابورافع،اسلم و قبطی و بندة عباس، عموی رسول خدا(ص)، بود. عباس او را به رسول خدا بخشید و رسول خدا او را آزاد کرد. ابورافع به این افتخار می کرد و میرفت من آزاد شدة رسول خدایم. رسول خدا سلمی را که آزاد شدة خودش بود به همسری ابورافع درآورد. ابورافع در جنگ احد، خندق و دیگر جنگها شرکت داشت(ابن اثیر، ۱/۲۱۵).در شماری از منابع روایت یاد شده به نقل از ابورافع آمده است(سیوطی، الدرالمنثور،۲/۹۹؛ ابن کثیر،۲/۶۷ و منابع دیگر).
۱۰ - انس بن مالک
خادم رسول خدا (ص) بود و به این نام نامیده می شد و بدان افتخار می کرد. ده سال خدمتگزار رسول خدا بود و از کسانی است که از رسول خدا بسیار روایت میکند(ابن اثیر، ۱/۲۹۴).
در دو منبع به نقل از وی، روایت مزبور آمده است(گنجی، ۲۲۹؛ حسکانی، ۱/۲۱۳).
۱۱- حسان بن ثابت
ابا حسن تفدیک نفسی و مهجتی
ایذهب مدیحک المحیّر ضایعــاً
فانت الذی اعطیت اذ کنت راکعاً
فانزل فیــک الله خــیـر ولایــة \\و کل بطیء فی الهدی و مسـارع
و ماالمدح فی جنب الإله بضائــع
زکوة فدتک النفس یا خیر راکــع
و ثبتّها مثنی کتـــاب الشـرائـــع
حسان بن ثابت گذشته از آنکه از اصحاب رسول خدا است، شاعر نیز هست. اشعارش را در حضور رسول خدا می خواند و سخنش تأیید آن حضرت و اصحاب را به دنبال داشت.حسان به زبان شعر این روایت را بیان کرده است:
۱۲- خزیمة بن ثابت
او شخصیتی است که رسول خدا (ص) در دستگاه قضاوت اسلامی شهادت او را به جای دو شهادت پذیرفته است. از این رو همة کسانی که شرح زندگانی او را نوشته اند لقب «ذوالشهادتین» را به وی داده اند.(ذهبی، سیر، ۲/۴۸۶).
خزیمة بن ثابت این روایت را در چندین شعر بیان کرده است. به عنوان نمونه (انصاری، ۶۴؛ حسکانی، ۱/۷۰).
فـــدیـت علّیــــاً امـام الــوری
وصـیّ الرســول و زوج البتــول
تصــــدّق خـاتـمـــه راکـعـــاً\\ســـراج البــریّه مـــأوی التقـــی
امــام البــریّــة شمس الضـحــی
فاحســـن بفـعـــل امــام الـوری
۱۳- عمرو بن عاص
همة کسانی که با تاریخ اسلام و درگیریهای عصر امام علی آشنایند، نقش عمرو را در حمایت از معاویه در درگیـری با امـام می داننـد. با اینکـه عمـرو بن عـاص برای رسیـدن به دنیـا در جریان حکمیت، امام علی(ع) را از خلافـت عـزل کرد، ولی قبل از پیوستن به معاویه در نامه ای به وی اعتـراف می کند که جانشینی رسول خـدا(ص) و حق حاکمیت از آنِ علی است و آیـة «انّمـا» در شـأن امام علی(ع) نـازل شــده است(خوارزمی،۱۲۹).
آنچه بیان شد، بعضی روایات منقول از راویان از صحابة رسول خدا در منابع اهل سنت می باشد، ولی شمار راویان حدیث از صحابة رسول خدا در منابع شیعه چندین برابر می باشد که در اینجا بنا نداریم از منابع شیعه نقل کنیم.
ب- تابعین
دربارة این گروه نیز تنها از دیدگاه اهل سنت ابتدا وثافت آنان را مطرح می کنیم و سپس محدثانی که از قول این گروه این روایت را نقل کرده اند نام می بریم. بعضی از این افراد عبارتند از:
۱- سلمة بن کُهیل
سلمة در سال ۴۷ هجری به دنیا آمد و در روز عاشورای سال ۱۲۱ هجری از دنیا رفت. با توجه به اینکه در سال ۴۷ به دنیا آمده بسیاری از صحابه را درک کرده است و از آنان روایت می کند. در منابع از تشیع او سخن رفته است(ذهبی، همان،۵/۲۹۸-۲۹۹) و وثاقت و راستگویی (همان جا، ابن ابی حاتم، ۴/۱۶۳؛ عسقلانی، تقریب، ۱/۳۰۸) و کثرت احادیث منقول از او مورد تأکید قرار گرفته است.(ابن سعد،۶/۳۱۴).
با تجلیل و عظمتی که محدّثان اهل سنت از این شخص یاد می کنند، جایی برای شبهة کذب او بقی نمی ماند و با این وصف، شیعه بودن او مانع پذیرش حدیث او نخواهد شد. برخی از منابع این حدیث را از او نقل کرده اند(ابن ابی حاتم، ۴/۱۱۶۲؛ ابن کثیر، ۲/۶۷ و منابع دیگر).
۲- مجاهد بن جبیر
در سال ۲۱ هجری در دوران حکومت عمر به دنیا آمد. سال وفات او را سال ۱۰۴ گفته اند. بر این اساس، وی از صحابه، نقل حدیث می کند(عسقلانی، تهذیب،۵/۳۷۴). او را فقیه عالم و ثقه و صاحب احادیث بسیار(ابن سعد،۶/۲۰)، شیخ قراء و مفسران (ذهبی، سیر،۴/۴۴۹) و فقیه پرهیزگار و درستکار و مکی ثقه(عسقلانی،تهذیب،۵/۳۷۴) خوانده اند.
لذا با این تجلیل و توصیف، دیگر جایی برای شبهة کذب او باقی نخواهد ماند. در منابع فراوانی این حدیث به نقل از او درآمده است(ماوردی،۲/۴۸؛جصاص،۴/۱۰۲ و منابع دیگر).
۱- سدی(اسماعیل بن عبدالرحمن)
در سال ۱۲۷ ﻫ. از دنیا رفته است و از این رو، وی از صحابه نقل حدیث کرده است(ذهبی، همان، ۵/۲۶۴). در منابع از شیعه بودنش سخن رفته است (عسقلانی، تقریب،۱/۸۳؛ ذهبی، میزان،۱/۳۹۶). همچنین او را «امام مفسر» (ذهبی، سیر، ۵/۲۶۴)، ثقه(مزی،۳/۱۳۴)، «حسن الحدیث» (ذهبی، کاشف، ۱/۲۴۷) خوانده اند. منابع بسیاری روایت یاد شده را از او نقل کرده اند.
۲- عتبة بن ابی حکیم
در سال ۱۴۷ هجری از دنیا رفته است. دربارة وثاقت او تعبیرات چندی گفتهاند؛ ابن حجر وی را «صدوق» خوانده است(تهذیب،۴/۶۳ و ۲/۶). ابو حاتم نیز با عبارت «صالح الحدیث» وی را ستوده است(ذهبی، کاشف، ۱/۶۹۴). طاطری، ابوزرعه و ابن حبان نیز وی را «ثقه» و راستگو شمرده اند(عسقلانی، تهذیب، ۴/۶۳). برخی از منابع، این روایت را از او نقل کرده اند(ثعلبی، ۴/۸۰؛ جصاص،۴/۱۰۲ و منابع دیگر).
۳- عطاء بن سائب
در سال ۱۳۶ هجری از دنیا رفته است دربارة وثاقت او نظریات گوناگونی گفتهاند. ذهبی گفته است: « الامام الحافظ محدّث الکوفه و کان من کبار العلماء، لکنّه ساء حفظه قلیلاً فی اواخر عمره»(سیر،۶/۱۱۰). احمد بن حنبل گفته است: « ثقه ثقه رجل صالح»(موسوعه،۲/۴۵۰). مؤلف شواهد التنزیل از او این حدیث را نقل کرده است(حسکانی،۱/۲۱۸).
۱- عبدالملک بن جُریج المکی
در سال ۱۵۰ هجری از دنیا رفته است. دربارة وثاقت او تعبیرهای گوناگونی گفته اند. ذهبی گفته است: «الامام، العّلامة، شیخ الحرم، صاحب التصانیف و اوّل من دوّن العلم بمکة» (سیر، ۶/۳۳۴، ۶/۳۲۶). برخی از منابع، این حدیث را از او نقل کردهاند(حسکانی، ۱/۲۱۹؛ نیشابوری، غرائب، ۴/۲۸۴).
نتیجه
بر اساس تحقیقات انجام شدة رجال شناسان و محدثان بزرگ و مشهور اهل سنت در پذیرش روایت راوی توجهی به مذهب و عقیدة او ندارند بلکه آنچه برای آنان اهمیت دارد وثاقت و دیانت اوست و اگر بنا بود اصحاب مذاهب اسلامی حدیث هر راوی را به صرف داشتن عقیده ای دیگر کنار بگذراند امروز احادیث بسیاری از بین رفته بود. از طرفی، راویان حدیث نزول آیة ولایت دربارة امام علی(ع) جمعی زیاد از صحابة رسول خدا(ص) می باشند که بر اساس رأی مشهور اهل سنت همة آنان عادلند و سخن آنان مورد پذیرش. همچنین جمعی از راویان حدیث یاد شده جمعی از تابعین می باشند که محدثان مشهور اهل سنت آنان را ثقه و مورد اعتماد می دانند و حدیث آنان را در کتب خود نقل کرده اند.
منابع
قرآن کریم
آلالوسی، ابوالفضل شهاب الدین السید محمود، روح المعانی فی تفسیرالقرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
الآمدی، الاحکام فی اصول الاحکام، بیروت، داراحیاء التراث.
ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد بن ادریس، تفسیرالقرآن العظیم، تحقیق، اسعد محمد الطیب، بیروت، المکتبة العصریه، الطبعة الثانیة، ۱۴۱۹ﻫ- ۱۹۹۹م.
ابن ابی الحدید، عزالدین، ابوحامد، بن هبة الله، شرح نهج البلاغه، تحقیق، محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالکتب العلمیه.
ابن الاثیر، عزالدین، اسدالغابة فی معرفة الصحابة، تحقیق، الشیخ علی محمد، معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه.
ابن الجوزی، العلامة، شمس الدین، ابوالمظفر، یوسف بن فرنلی، تذکرة الخواص، قم، منشورات الرضی.
ابن حنبل، احمد، موسوعة اقوال امام احمد بن حنبل، فی رجال الحدیث و علله، السید ابوالمطاطی بیروت، عالم الکتب ، الطبعة الاولی، ۱۴۱۷ﻫ-۱۹۹۷ م.
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق، محمد عبدالقادر، عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، الطبعة الاولی، ۱۴۱۰ ﻫ-۱۹۹۰م.
ابن کثیر، اسماعیل، تفسیر القرآن العظیم، قاهره، دارالحدیث، الطبعة الاولی.
البیضاوی، عبدالله بن عمر بن محمد الشیرازی، تفسیر البیضاوی المسمیانوار التنزیل و اسرارالتأویل، بیروت،دارالفکر، ۱۴۱۴ﻫ.-۱۹۹۶م.
الثعلبی، ابواسحاق، الکشف و البیان، تحقیق محمد بن عاشور، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ﻫ.
الجزائری،ابوبکر، ایسر التفاسیر لکلام العلی الکبیر، داراضواء ۱۴۱۹ﻫ.
الجصاص، ابوبکر احمد بن علی، احکام القرآن، تحقیق، محمد، الصادق، قمحاوی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
الجوینی، المحدث، ابراهیم بن محمد ابن الموید، فرائد المسطین فی فضائل المرتضی و البتول و السبطین، بیروت، موسسه المحمودی.
الحسکانی، الامام، الحافظ، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل فی الآیات النازلة فی اهل البیت(ع)، تحقیق، الشیخ المحمودی، بیروت، موسسه الاعلمی.
خطیب بغدادی، احمد بن علی، الکفایة فی علم الروایة، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۹ﻫ-۱۹۸۸م.
خوارزمی، الحافظ ابوالمؤید، الموفق بن احمد، المناقب، تحقیق، الشیخ مالک المحمودی، قم، موسسه النشر الاسلامی، الطبعه الثانیه، ۱۴۱۴ﻫ.
دروزه، محمد عزه، التفسیر الحدیث، مطبعه عیسی البابی، الطبعه الاولی.
الذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النباء، بیروت، موسسة الرساله.
ــــــــــــــــــــــــ، الکاشف فی معرفة من له روایة فی الکتب السته، تحقیق، محمد غواته، جده، دارالقبله، الطبعه الاولی، ۱۴۱۳ﻫ۱۹۹۲م.
ـــــــــــــــــــــــــ، میزان الاعتدال فی نقد الرجال، تحقیق، الشیخ علی محمد، معوض، بیروت، دارالکتب العلمیه، الطبعه الاولی، ۱۴۱۶ﻫ.
سلطان العلماء، عزالدین عبدالعزیر بن عبدالسلام، تفسیرالقرآن، تحقیق الدکتور عبداللهبن ابراهیم، دار ابن حزم،الطبعه الاولی، ۱۴۱۶ﻫ-۱۹۶۶م.
الزرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین.
السیوطی، جلال الدین، اسباب النزول، حققه بدیع السید اللحام، بیروت، دارالهجره، الطبعه الاولی.
ـــــــــــــــــــــــــ، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور، بیروت، دارالمعرفه.
العسقلانی، احمدبن حجر، الاصابه فی تمییز الصحابه، بیروت، دارالکتب العلمیه.
ـــــــــــــــــــــــــ، تقریب التهذیب، تحقیق، خلیل مامون، بیروت، دارالمعرفه، الطبعه الثانیه، ۱۴۱۷ﻫ-۱۹۹۷م.
ـــــــــــــــــــــــــ ، تهذیب التهذیب، بیروت، داراحیاء التراث العربی.
القرطبی، ابوعبدالله، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن،بیروت، داراحیاء التراث العربی.
الگنجی، الامام الحافظ، محمد بن یوسف بن محمد القرشی، کفایة الطالب فی مناقب علی بن ابی طالب، تحقیق، محمد هادی، الامینی، نجف، المطبعه الحیدریه، الطبعه الثانیه.
الماوردی، علی بن محمد بن حبیب، النکت و العیون، تحقیق، السید بن عبدالمقصود،بیروت، دارالکتب العلمیه.
مرتضوی، سید محمد، سیمای امام علی(ع) در نگاه نبی(ص)، مشهد، انتشارات امام باقر(ع)۱۳۷۹ش.
المزی، جمال الدین، ابی الحجاج، یوسف، تهذیب الکمال فی اسماء الرجال، تحقیق، الدکتور بشار عوادّ، بیروت، موسسة الرساله، الطبعه الثانیه، ۱۴۰۵ﻫ- ۱۹۸۵م.
النیشابوری، القمی، نظام الدین، حسن بن محمد بن الحسین، تفسیر غرائب القرآن و رغائب الفرقان، تحقیق، الدکتورحمزه، النشرتی، القاهره، المکتبه القیمّه.
منبع: مجله دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه مشهد - زمستان ۱۳۸۴ - شماره ۷۰