چکیده
تربیت مهم ترین عامل شکل گیرى شخصیت و هویت افراد است. براى داشتن تربیتى صحیح، توجهبه محتوا و مربى حایز اهمیت است. ازاین رو، توجه به ارزش هاى استخراج شده، به عنوان محتوا، ازمنبع معتبرى مانند قرآن، راه را براى رسیدن به این مهم هموارتر مى کند. از سویى، اولین و مهم ترینمربیان براى انتقال این ارزش ها خانواده است؛ زیرا هر فرد، بیشترین و بهترین زمان آموزش خود رادر آنجا مى گذراند. قرآن نیز به عنوان کتاب هدایت، به نقش خانواده توجه نموده است. ازاین رو، ایننوشتار با هدف بررسى نقش خانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن، به روش توصیفى ـ تحلیلىانجام شده است. مطالب لازم، با مراجعه به منبع اصلى، یعنى قرآن جمع آورى شده و سپس با توجهبه تفاسیر و کتب مربوطه به تحلیل آنها پرداخته شده است.
به نظر مى رسد خانواده به عنوان اساسى ترین عامل تربیت، مى تواند با بهره گیرى از دستوراتقرآن و عملیاتى کردن آنها در همه مراحل زندگى، در رسیدن به خانواده اسلامى و تحکیم بنیانخانواده گام هاى مؤثرى بردارد.
کلیدواژه ها: ارزش ها، تربیت، تعلیم، خانواده، قرآن.
مقدّمه
به یقین تعلیم و تربیت، باارزش ترین و مهم ترین وظیفهآدمى به شمار مى آید. والاترین و ارجمندترین انسان ها کههمان پیامبران و جانشینان آنان هستند، در این طریقمبعوث گشته اندوسرچشمه سعادت ورستگارى بشرراهموارهدر این عرصه جست وجو کرده اند (باهنر،۱۳۸۸، ص ۱۳).
دغدغه تعلیم و تربیت و عوامل مؤثر در آن، همواره باانسان بوده است؛ زیرا آگاهى از عوامل تربیت و بررسىمیزان تأثیر هریک از این عوامل، دست اندرکاران امر تربیترا کمک مى کند تا بتوانند با توجه به میزان تأثیر آنها، براىتربیت بهتر، برنامه ریزى نموده و در فرایند تربیت براى هرکدام جایگاه ویژه اى قایل گردند (www.noormags.com).تعلیم و تربیت با امور زیادى سروکار دارد؛ امورى همچونروش تربیت، محتواى تربیتى، منابع تربیتى و... . ارزش هامهم ترین محتوا و برنامه نظام تعلیم و تربیت را شکلمى دهند که مهم ترین نهاد تربیتى، یعنى خانواده، با آنهارابطه مستقیم دارد و به طور قطع از آنها متأثر است.
به قول دونالد باتلر، تربیت بیش از هر نهاد دیگر باارزش ها سروکار دارد و هیچ نهاد دیگرى به اندازه ایننهاد به دنبال تحقق ارزش ها نیست (www.Google.com).یا اینکه محتواى آموزش و پرورش را مى توانمجموعه اى از ارزش ها تعریف کرد (رستمى نسب،۱۳۸۸، ص ۲۵). ازاین رو، توجه به بحث ارزش ها وعوامل مرتبط با آن، مانند: عوامل مؤثر در کسب و انتقالارزش ها ضرورى و حایز اهمیت است. البته شناختنسبت به ارزش ها و عوامل مرتبط با آن، باید با استفاده ازمنابعى موثق و معتبر صورت گیرد. بهترین و معتبرتریناین منابع، قرآن کریم است که کلام وحى است و خالى ازهرگونه تحریف مى باشد. خداوند در قرآن مى فرماید:فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً(نساء: ۵۹)؛ هرگاه در چیزى نزاع کردید آن را به (کتاب)خدا و (سنت) پیامبر ارجاع دهید، اگر به خدا و روزرستاخیز ایمان دارید. این براى شما بهتر و عاقبت وپایانش نیکوتر است.
این تحقیق از سه جهت حایز اهمیت است:
۱. مرتبط بودن مبحث ارزش ها با تربیت: ارزش ها درهر جامعه اى، اعتقاد یا فلسفه کلى آن جامعه را به دستمى دهد. ارزش ها به جهت دهى رفتار افراد و داورى ها درجهت گیرى هاى آنان در ارتباط با امور مى پردازد (خلیفه،۱۳۷۸، ص ۵). و این همان چیزى است که تربیت بهدنبال آن است. تربیت مى خواهد باورها و اعتقاداتمتربیان را جهت دهد تا گفتار و رفتار آنها در جهترسیدن به اهداف تربیتى، شکل گیرد.
۲. اهمیت و نقش قرآن کریم در تربیت: شناختارزش ها و متولیان امر تربیت، از نگاه قرآن، به دلیل اعتبار وموثق بودن آن، ضرورت این تحقیق را دو چندان مى کند.قرآن بهترین منبعى است که مى توان از طریق آن ارزش ها راجست و با توجه به آنها به تربیت افراد پرداخت.
۳. اهمیت و جایگاه خانواده: ازآنجاکه یکى از اهدافتشکیل خانواده، کمک به اصلاح فرد و جامعه است وجامعه با وجود افراد صالح و متعهد پابرجاست، پس براىرسیدن به جامعه سالم و صالح باید از خانواده و در نتیجه،از تربیت فرزند شروع شود. و چون ارکان اصلى خانوادهبراى تربیت، پدر و مادر هستند، در نتیجه، بررسى نقش ومسئولیت آنها بیش از هر چیز لازم به نظر مى رسد(شهیرى، ۱۳۹۱، ص ۳۶). اختصاص حداقل ۱۵۰ آیهنورانى در قرآن کریم و احادیث متعدد در این باره، نشان ازتأکید دین مبین اسلام بر این نهاد مقدس دارد. و همین جایگاه مهم و اثرگذار خانواده است که در دنیاى امروز،استکبار جهانى و صهیونیزم را بر آن داشته است تا ازطریق گمراهى، فساد و انحلال خانواده (این نهاداساسى)، نقشه هاى خود را عملى کنند (اسلاملو وهمکاران، ۱۳۹۰، ص ۶) و ارزش ها و عمل به آنها را درافراد تضعیف نمایند تا انسان ها را از رسیدن به آرمانزیباى خانواده قرآنى، که نویدبخش فضایى توأم باآرامش، پرتلاش و سرشار از امید است، دور کنند.
ازاین رو، بررسى نقش خانواده در انتقال ارزش ها بهعنوان یکى از اساسى ترین پایه هاى نظام تعلیم و تربیت ازدیدگاه منبع موثقى همچون قرآن اهمیت و ضرورت داردو مسلما پایه هاى تربیتى را محکم تر مى کند. بنابراین،تحقیق حاضر با عنوان بررسى نقش خانواده در انتقالارزش ها از منظر قرآن کریم انجام گرفته است.
مفاهیم و اصطلاحاتى نیز در این مقاله به کار بردهشده اند، که به دلیل وضوح و تکرار در کتب مختلف، ازتوضیح آنها صرف نظر شده وفقط به آدرسشان اشاره مى گردد:
ارزش: (معین، ۱۳۸۸، ج ۱، ص ۹۴)؛ خانواده: (معین،۱۳۸۸، ج ۱، ص ۹۴؛ عیسى زاده، ۱۳۹۰، ص ۲۶)؛ تربیت:(علوى،۱۳۸۶،ص۳۹)؛ تعلیم:(ابراهیم زاده،۱۳۸۶،ص ۲۷).
در زمینه مباحث تربیتى و توجه به نقش عوامل مؤثر برتربیت، هم کتب و هم تحقیقات فراوانى به رشته تحریردرآمده است که در ذیل، به تعدادى از آنها اشاره مى شود:
۱. على همت بنارى در تحقیقى تحت عنوان امامعلى علیه السلام و تربیت فرزند، به نقش عوامل وراثتى ومحیطى در تربیت فرزند پرداخته است. به اعتقاد وى،امیرالمؤمنین على علیه السلام در سیره خود به هر دو عامل مزبورتوجه داشته اند. آقاى همت بنارى، به عامل خانواده ودوستان به عنوان دو عامل مهم در تربیت، از دیدگاهامیرالمؤمنین علیه السلام اشاره نموده است.
۲. غلامرضا مدبرعزیزى در مقاله اى با عنوان نقشخانواده در تربیت دینى، ضمن اشاره به اهمیت نقشخانواده در تربیت، مواردى را که براى تربیت صحیح بایداز طرف والدین مورد توجه قرار گیرند، برشمرده است؛ازجمله: ۱. پاک شدن و به حقیقت رسیدن پدر و مادر؛ ۲.کوشش در انعقاد نطفه پاک؛ ۳. تأثیر نام نیکو در تربیتدینى؛ ۴. نقش مادر در دوران شیرخوارگى و... .
۳. حسینعلى کوهستانى نیز در مقاله اى با عنوان نقشخانواده در تربیت فرزندان، به عوامل تربیت، که خانوادهمهم ترین آنهاست، اشاره کرده و رعایت اصولى را براىاحراز این نقش، از جانب والدین ضرورى دانسته است.ازجمله اصول اخلاقى که ایشان مدنظر قرار داده است،مى توان به پرورش اعتماد به نفس فرزندان و جلباعتماد آنها اشاره کرد.
اما در ارتباط با موضوع تحقیق، یعنى بررسى نقشخانواده در انتقال ارزش ها از منظر قرآن کریم تحقیقىیافت نشد، که این مسئله، ضرورت و اهمیت پژوهشحاضر را دوچندان مى نماید.
براى رسیدن به اهداف تحقیق، سؤالات زیر مطرحگردید:
۱. جایگاه خانواده در قرآن چیست؟
۲. توصیه هاى قرآن در مورد تربیت صحیح فرزند قبلو بعد از ازدواج چیست؟
۳. توصیه هاى قرآن در مورد تربیت صحیح فرزند قبلو بعد از تولد چیست؟
نقش خانواده در انتقال ارزش ها
خانواده به عنوان اولین و مهم ترین محیطى است کهکودک در آن پرورش مى یابد و عقاید و باورهاى خود رااز آنجا کسب مى کند. این محیط همواره مورد توجه دین مبین اسلام و بزرگان بوده است. نهاد اولیه تعلیم و تربیت،خانواده است. در اینجاست که ارزش ها، چه مستقیم و چهغیرمستقیم، از طریق پدر و مادر و سایر افراد بزرگسالخانواده به فرد انتقال مى یابد (نیکزاد، ۱۳۷۵، ص ۶۵).
خانواده در اسلام جایگاه بلند و رفیعى دارد. این نهادکوچک ولى مقدس، پایگاه عروج و کمال انسان ها ومحیط تربیت و پرورش نهال فطرت و استعدادهاى نسلآینده است. خانواده مهم ترین رکن ترقى و تکامل یکجامعه است و چنان که خانواده اى در مسیر صحیح تربیتاسلامى و در چارچوب برنامه هاى ارائه شده از سوى قرآنو سنت باشد، مى تواند سهم بزرگى در پیشرفت و ترقىجامعه خویش داشته باشد (بیگى، ۱۳۸۹، ۳۵۵).
ازاین رو،اگر توصیه هاى قرآنى مدنظر قرار گیرند، مى توان افراد را درتربیت صحیح و القاى درست ارزش ها یارى نمود. درآیات بسیارى از قرآن کریم به بحث خانواده (چه مستقیم وچه غیرمستقیم) و نقش تربیتى آن اشاره شده است؛ ازجمله: وَالبَلَدُ الطَّیبُ یخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ وَالَّذِى خَبُثَلا یخرُجُ إِلاَّ نَکِدا کَذلِکَ نُصَرِّفُ الآیاتِ لِقَومٍ یشکُرُونَ(اعراف: ۵۸)؛ و سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمانپروردگار مى روید، اما سرزمین هاى بدطینت (و شوره زار)جز گیاه ناچیز و بى ارزش از آن نمى روید. این گونه، آیات رابراى آنها که شکرگزارند بیان مى کنیم.
در تفسیر این آیه آمده است: کلمه "نَکِدا"، به معناىچیزى است که در آن خیرى نباشد، "نبات نَکد"، به معناىگیاه کم و بى فایده مى باشد. اگر با دید وسیع به این آیهبنگریم، شاید بتوان یکى از مصادیق سرزمین پاک را کهمحصول پاک مى دهد، خانواده پاک بدانیم (قرائتى،۱۳۸۶، ج ۴، ص ۸۸). همچنین علّامه طباطبائى در تفسیراین آیه، آورده است: این آیه صرف نظر از انضمامش به آیهقبلى، به منزله مثال عامى است که مى رساند که اعمال حسنه و آثار ارزنده از گوهر پاک سرچشمه مى گیرد، و خلاف آنهااز خلاف آن (طباطبائى، ۱۳۷۴، ج ۸، ص ۲۰۰).
گوهر پاک بباید که شود قابل فیضو رنه هر سنگ و گلى لؤلؤ و مرجان نشود بنابراین، مى توان خانواده را به عنوان اساسى ترین عاملانتقال ارزش ها در نظر گرفت. صالح و معتقد بودن خانواده،منجر به تولد فرزندانى پایبند به اصول و ارزش ها مى شود ونتیجه آن، داشتن جامعه اى صالح خواهد بود؛ چراکه توقعیک جامعه صالح بدون اصلاح نظام خانواده کاملاً بى جا وخلاف حقیقت است (انصاریان، ۱۳۸۰، ص ۴).
همچنین خداوند در آیه ۶ سوره تحریم مى فرماید:یَا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکُم وَ آَهلِیکُم نَارا وَقُودُهَاالنَّاسُ وَ الحِجَاره؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! خود وخانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها وسنگ هاست، نگاه دارید.
در تفسیر این آیه آمده است: نگه دارى خویشتن بهترک معاصى و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است،و نگه دارى خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف ونهى از منکر و فراهم ساختن محیطى پاک و خالى ازهرگونه آلودگى، در فضاى خانه و خانواده است. اینبرنامه اى است که باید از نخستین سنگ بناى خانواده،یعنى از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولدفرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزى صحیحو با نهایت دقت تعقیب شود. به تعبیر دیگر، حق زن وفرزند تنها با تأمین هزینه زندگى و مسکن و تغذیه آنهاحاصل نمى شود، مهم تر از آن، تغذیه روح و جان آنها و بهکار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است (مکارمشیرازى، ۱۳۸۷، ج ۲۴، ص ۲۸۷).
این آیه به صراحت بیان مى دارد که فرد، هم مسئولخود و هم مسئول خانواده خویش است. ازاین رو، دراینجا به نقش مؤثر خانواده چه قبل از تولد فرزند و چهبعد از آن، از نظر آیات الهى، اشاره خواهد شد.
در تأکید بر نقش والدین بر تربیت فرزندان، داستانمادرشدن حضرت مریم علیهاالسلامکه درقرآن آمده است،ذکرمى گردد:
هنگامى که کودک معصوم مریم علیهاالسلام متولد مى شود،براى مردم شگفت انگیز است؛ چراکه چگونه ممکن استمریم کودک نامشروع به دنیا بیاورد درحالى که پدر و مادرمریم هیچ کدام بد و آلوده دامان نبودند؟! (بهشتى، ۱۳۸۸،ص ۲۰۵).
(مریم) او را در آغوش گرفته، به سوى قومش آمد.گفتند: اى مریم! کار بسیار عجیب و بدى انجام دادى! اىخواهر هارون! نه پدر تو مرد بدى بود، و نه مادرت زنبدکاره اى! (مریم: ۲۷و۲۸).
مردم، مریم علیهاالسلام را به برادر و پدر و مادرش مقایسهمى کنند. دخترى که برادرى غیرتمند چون هارون و پدر ومادر شرافتمند و پاکدامن دارد، چگونه ممکن است ازجاده عفاف و احصان خارج شده باشد؟! (بهشتى،۱۳۸۸، ص ۲۰۵).
مقایسه کردن فرزند با خانواده اش، نشان دهنده ایناست که از خانواده خوب، انتظار فرزند نیکو مى رود. واین، نقش مهم و اثرگذار خانواده را بر تعلیم و تربیتفرزندان مى رساند.
الف. پیش از ازدواج
۱. خودسازى و اصلاح زن و مرد
شاید این سؤال براى بسیارى از افراد مطرح باشد کهتربیت فرزند از چه زمانى شروع مى شود و والدین از چهموقعى باید خود را براى تربیت او آماده کنند و مقدماتلازم را فراهم کنند؟ آیا تربیت از آغاز سن بلوغ شروعمى شود یا از دوران نوجوانى؟ از دوران کودکى شروع مى شود یا از دوران نوزادى؟ در دوران باردارى شروعمى شود یا در حین انعقاد نطفه؟
در پاسخ به این سؤال باید گفت: تربیت فرزند سال هاپیش از تولد فرزند آغاز مى شود؛ به این معنا که کلیهرفتارهاى پدر و مادر و بلکه پدربزرگ ها و مادربزرگ ها درتربیت فرزند و روحیات فرزند تأثیرگذار است و هر کداماز اتفاقات و رویدادهاى قبل از تولد فرزند که در زندگىپدر و مادر رخ مى دهد مى تواند در تربیت فرزند مؤثرباشد. بنابراین، اگر کسى مى خواهد صاحب فرزند سالم وصالح شود، باید سال هاى قبل از ازدواج نیز اعمال و رفتارخود را کنترل کند.
در زیارات وارده براى اهل بیت علیهم السلام، مى خوانیم:أشهَدُ أنَّکُم کُنتُم فِى الاصلابِ الشامِخه وَ الاَرحامِالمُطهره. این عبارت بیانگر این است که اهل بیت علیهم السلام درطول نسل هاى قبل از خود داراى پدران و مادران پاک وعارى از شرک بوده اند. این مطلب تأییدکننده بحث هاىپیشینى مى باشد که تربیت فرزند متأثر از رفتارهاى آبا واجداد نیز هست و این همان امرى است که از آن به قانونوراثت تعبیر مى شود. اسلام نیز براى همین قانونوراثت و براى تربیت اولاد شالوده ریزى کرده است؛ یعنىبراى مقدمه تربیت و قبل از انعقاد نطفه دستورهایى دادهاست (مظاهرى، ۱۳۸۵، ص ۲۹).
ازاین رو، زن و مرد قبل از ازدواج و قبول مسئولیتتربیت انسانى دیگر، باید به تربیت خود بپردازند و به عنواندو انسان، در اصلاح و تزکیه خود کوشا باشند تا بعد از قرارگرفتن در کنار هم، نقش خود را در قبال فرزندان خود بهخوبى ایفا کنند. انسان مسلمان در مرحله نخست، مسئولاصلاح خویش است و در وهله دوم، مسئول اصلاحدیگران؛ چراکه اصولاً تا فرد خود را اصلاح نکرده باشد،نمى تواند در اصلاح دیگران به طور حقیقى موفق باشد.
خداوند متعال هم در قرآن کریم مى فرماید: یاأَیهَاالَّذینَ آمَنُواعَلَیکُم أَنفُسَکَم (مائده: ۱۰۵)؛ اى کسانىکه ایمان آورداید، مراقب خود باشید.
همچنین مى فرماید: أَتَأمُرُونَ النَّاسَ بِالبِّرِ وَ تَنسَونَأنفُسَکُم(بقره: ۴۴)؛ آیا مردم را به نیکى دعوت مى کنید،اما خودتان را فراموش مى نمایید؟
این دو آیه، اهمیت توجه به نفس و اصلاح آن رامى رساند. انسان در تزکیه خود باید به عواملى همچونرزق حلال، محیط سالم، الگو و سرپرستى مناسب و نیکوتوجه داشته باشد.
در قرآن کریم در مورد نحوه تربیت حضرت مریم علیهاالسلامآمده است: فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَ أَنبَتَها نَباتا حَسَناوَ کَفَّلَها زَکَرِیا کُلَّما دَخَلَ عَلَیها زَکَرِیا المِحرابَ وَجَدَعِندَها رِزقا قالَ یا مَریمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَت هُوَ مِن عِندِاللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یرزُقُ مَن یشاءُ بِغَیرِ حِسابٍ(آل عمران: ۳۷)؛پس خداوند او را به خوبى قبول کرد و به نیکویى پرورشداد و زکریا را سرپرست او کرد. هرگاه زکریا به محراب نزدمریم مى شد، نزد او روزى مى یافت و مى گفت: اى مریم!این از کجا برایت آمده؟ مریم مى گفت: این از طرفخداست که خدا هر که را بخواهد بى حساب روزى مى دهد.
در این آیه، عوامل پرورش و تربیت حضرت مریم علیهاالسلامبیان شده است؛ کسى که قرار است روزى مادر پیامبرى ازپیامبران اولوالعزم یعنى حضرت عیسى علیه السلامگردد.
در تفسیر آیه مزبور آمده است: عوامل مؤثر در تربیتعبارتند از: روح پاک مادر: فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ،جسم سالم: نَباتا حَسَنا، تعلیم و تربیت الهى: کَفَّلَهازَکَرِیا، تغذیه پاک: وَجَدَ عِندَها رِزقا(قرائتى،۱۳۸۶، ج ۲، ص ۵۳).
آرى، از مادرى همانند مریم،که محیط تربیتى فرزندشمسجد است و سرپرستى همچون زکریاى پیامبر دارد و با تغذیه اى بهشتى رشد مى کند، مسلما فرزندى همچونعیسى علیه السلام پا به عرصه وجود مى گذارد.
با توجه به مطالب فوق، مى توان گفت: خودسازى زنو مرد و توجه به عوامل مزبور، حتى قبل از ازدواج، حایزاهمیت فراوان است؛ چراکه این عوامل در تربیت آیندهفرزند نقش دارد.
بنابراین، توجه به تک تک عوامل مؤثر بر تربیت، دردوران قبل از ازدواج ضرورت دارد؛ زیرا زمینه ساز تربیتنسل آینده مى شود.
۲. انتخاب همسر مناسب و هم شأن
زن و مرد، دو رکن اساسى کانون مقدس خانواده هستند کهپایه و اساس خانواده بر آنها شکل مى گیرد. براى داشتنفرزند صالح، انتخاب همسر نیکو و صالح بسیار مهماست. قرآن کریم در آیاتى به این نکته اشاره کرده است؛آیاتى که مردان و زنان پاک را، و مردان و زنان مشرک وناپاک را از آنِ هم مى داند. در کنار هم قرار گرفتن مردان وزنان پاک، و با هم بودن مردان و زنان ناپاک، دلیل قطعى ومسلم بر تناسب آن و رعایت این تناسب هاست.
در آیه ۲۲۱ سوره بقره مى خوانیم: وَلاَ تَنکِحُواالمُشرِکاَتِ حَتّى یؤمِنّ... وَلاَ تُنکِحُوا المُشرِکینَ حَتَّىیؤمِنُوا؛ و با زنان مشرک و بت پرست، تا ایمان نیاورده اندازدواج نکنید... و زنان خود را به ازدواج مردانبت پرست، تا ایمان نیاورده اند درنیاورید!
ازدواج با همسران غیرمؤمن، مى تواند تأثیر منفى برتربیت فرزندان و نسل آینده انسان بگذارد (قرائتى،۱۳۸۶، ج ۱، ص ۷۶)؛ چراکه مهم ترین هدف از زناشویى،به وجود آوردن خانواده اى است که در ساختن اجتماع وپرورش نسل آینده شرکت جوید؛ ازاین رو، لازم است کهزن و شوهر را بر اساس این هدف و بنا بر شایستگى ایمانى برگزینیم تا بتوانند این هدف را نیکوتر به انجام برسانند.
خداوند در آیه اى دیگر از قرآن، به روشنى، به کفو وهم شأن بودن همسران اشاره کرده است: اَلخَبِیثَاتُلِلخَبِیثینَ وَ الخَبِیثُون لِلخَبِیثاَتِ وَ الطَّیباَتُ لِلطَّیبینَوَالطَّیبُونَ لِلطَّیبَِاتِ (نور: ۲۶)؛ زنان پلید براى مردانپلیدند، و مردان پلید براى زنان پلید. و زنان پاک براىمردان پاکند، و مردان پاک براى زنان پاک.
زنان پاک قابل مردان پاکند و مردان پاک لایق زنانپاک؛ چون سنخیت و توافقى روحى و اخلاقى در ازدواجشرط است و باید رعایت شود.
امام صادق علیه السلام مى فرمایند: از طایفه و عشیره پاکدامنو نیکوکار و خوش اخلاق همسر انتخاب کنید، به درستىکه عرق (ژن) در فرزندان اثر خواهد گذاشت (ارگانىبهبهانى، ۱۳۸۶، ص ۱۸).
همچنین پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرمایند: السعید من سعدفى بطن امه و الشقى من شقى فى بطن امه (مظاهرى،۱۳۸۵، ص ۲).
امیرالمؤمنین على علیه السلام نیز مى فرمایند: فرزند،ساخته شده مادر است (حاج شریفى، ۱۳۸۶، ص ۳۳).
علت اینکه اسلام این همه در نحوه انتخاب همسردقت دارد، مسئله تولد کودکان است. همچنان که امراضجسمى، نظیر سل و...، از راه وراثت از مادر به طفل منتقلمى شود، انحرافات روحى و اخلاقى و صفات زشت نیزبه کودک انتقال مى یابد (ارگانى بهبهانى، ۱۳۸۶، ص ۱۹).
ازاین رو، قبل از تشکیل خانواده، باید به این نکاتتوجه شود؛ زیرا خانواده اى مى تواند ارزش هاى اسلامى وقرآنى را منتقل کند که بر اساس همان ارزش ها شکل گرفتهباشد. خانواده اى که متشکل از همسران مؤمن و پاک استو به ایمان، اصالت و ارزش مى دهد، فرزندان خود را نیزبراساس همان ارزش ها تربیت کرده و وارد جامعه مى نماید.
ادامه دارد...